فلسفه اربعین و حکمت عدد 40 !!!
در مورد موضوع اربعین اولین نکته این است که اربعین امری است که ریشه در قرآن کریم دارد و قرآن کریم میفرماید «واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر». این ریشه قرآنی اربعین است. به لحاظ حکمت عقلی هم بعضا اشاره شده است که اصولا در عدد 40 است که هر چیزی کامل و تتمیم میشود. برای مثال همین آیهای که اشاره شد و موضوع آن میعاد خداوند با حضرت موسی(ع) است، میگوید این میعاد 30 شب بود ولی با ده شب دیگر این میعاد تتمیم شد. این نشاندهنده این است که 30 ملاک است اما ده شب بعدی آن را تتمیم و تکمیل میکند. جزئیات این مساله شاید در بحث ما جا نداشته باشد؛ در حکمت بحث شده است اسرار این که چرا با عدد 40 یا 40 مرتبه یا 40 منزل یک چیزی کامل میشود. بر همین مبنای سرّ عدد 40 است که اهل سلوک و اهل معرفت برای جریان سلوک خودشان اربعین قرار میدهند. مراد از اربعین هم این است که 40 روز علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات عبادتهای مستحبی را بر خودشان قرار میدهند و انجام میدهند. همچنین اگر کسی بخواهد رذیلهای را که در وجودش هست برطرف کند، فرمودهاند 40 شبانه روز، خود را مقید کند تا آن رذیله را ترک کند؛ این امر مقدمهای برای ریشهکن شدن آن رذیله در وجودش است. یا مثلا شخصی فضیلتی را ندارد اما دوست دارد آن را در خود پدید آورد، میفرمایند که 40 شبانه روز تکلف کند؛ تکلف یعنی خود را وادار کند به فلان عمل خوب و بعد این فضیلت در او ریشه میدواند و استقرار پیدا میکند. اینها بحثی است که در مورد اربعین و اسرار آن مطرح است.
از جمله مواردی که در مورد اربعین و در بحث خاص ما مطرح است، این که وقتی کسی این جهان را ترک میکند اربعین او موضوعیتی دارد و از جمله آن چه اهمیت مییابد زیارت اوست و این که از قبر او در چهلمین روز رحلتش دیدار شود؛ کأنه وقتی که کسی فوت شده و دفن شده، زیارت اصلی او بعد از 40 روز است.
البته این را به طور دقیق و بر مبنای مدارک نمیتوانیم بگوییم، اما شاید بتوان این طور گفت در چهلم گویی واقعه فوت تکمیل میشود، یا به عبارت دیگر بازتولید میشود و دوباره پدید میآید. این مطلب را بر این اساس میگوییم که وقتی کسی فوت میشود سرّ او، سرّ باطنی او مکشوف میشود. این مکشوف شدن سرّ باطنی و معنوی و روحانی فرد برای دیگری و برای جهان با استقراری که بعد از 40 روز پیدا شده است، میشود گفت تتمیم و تکمیل میشود. اینها البته احتمالات است، اما به هر حال بر این مبنا این سنت وجود دارد که اربعینها در مورد انسانهای معمولی هم گرفته میشود؛ الا این که در مورد وجود مقدس امام حسین(ع) که یک شخص خاص الخاص عالم الوجودند و واقعه خاص الخاصی به واسطه شهادت ایشان در عالم اتفاق افتاده است، این اربعین یک جنبه کاملا ویژهای پیدا میکند. از جمله جنبههای ویژه اربعین اباعبدالله(ع) این است که در مورد اشخاص دیگر ولو انبیاء و اولیاء و بزرگان فقط اربعین اول بعد از وفاتشان گرفته میشود. ولی در مورد وجود مقدس امام حسین(ع) به دلیل ویژگی خاص ایشان و این تعبیر که زمین، آسمان، جمادات، گیاهان و حیوانات نیز در شهادت ایشان 40 شبانه روز عزاداری کردند، حالا البته هر کدام به نحو خودش، اربعین ایشان به نوعی خاص شده است. بر اساس آن مطلبی که گفته شد جنبه خاص در اربعین اباعبدالله(ع) این است که موضوع عاشورا تجدید و عاشورا بازتولید میشود و از این رو میتوان گفت که تکمیل و تتمیم میشود.
سپاه عشق ، عاشورا در کعبه ، اربعین در کربلا
و از هم اینک میتوان انتظار داشت که دشمنان با پیش بینی این حقیقت، در اربعین بعد از ظهور در آستانه حرکت اقیانوس جمعیت به میعادگاه عزاداران حسینی، شدیدتر از سالهای جاری و همچون محاصره سال 61 هجری، اقدام به ممانعت و حملات به عزاداران اربعین خواهند کرد تا به خیال خود زمینه های فرصت عظیم اربعین برای قیام مهدوی را از بین ببرند، و از رسیدن سپاه امام(ع) به کربلا جلوگیری کنند، اما زهی خیال باطل، زمزمه های حضور امام زمان(عج) در مراسم اربعین کافیست تا قیامتی در دشت نینوا برپا شود و با اولین تجمع عظیم سپاهیان امام مهدی(عج)، رعب و وحشت، وجود دشمنان را فراگیرد، رعبی که از وعده های الهی برای یاری آخرین حجت خویش است.
حال با این مقدمه مهم میتوان برخی از اسرار ظاهری توصیه و تأکید بسیار بر بزرگداشت اربعین حسینی در بیانات ائمه اطهار(ع) را درک کرد تا جایی که معصوم(ع) زیارت اربعین را از نشانههای مؤمن برمیشمرد و اولیاء الله به بزرگداشت اربعین و حضور در آن سرزمین مقدس مخصوصا با پای پیاده از دیرباز اهتمام ویژه ای داشته اند (البته این مسئله مطمئناً اسرار باطنی مهمی نیز دارد که
تنها ، اهلش قادر به درک آن میباشند)
از سوی دیگر رونق گرفتن شگفت انگیز مراسم اربعین در طی سالهای جاری و حضور دهها میلیونی عاشقان حسینی از سراسر جهان که موجب حیرت جهانیان شده است، بشارتهای بزرگی در خود دارد، بشارت فراهم شدن سپاه بزرگ اسلام برای یاری آخرین حجت حق، بشارت باز شدن راه قدس که از کربلا میگذرد، بشارت فراگیر شدن نام و یاد حسین(ع) که امام عصر(عج) در هنگام ظهور خود را با این نام معرفی میکند و …
آیا رهسپار شدن عاشقانه بزرگ و کوچک، زن و مرد، پیر و جوان به سوی قبله دلها و عظمت بینظیر عزاداری سالار شهیدان نویدبخش در راه بودن منتقم خون حسین(ع) نیست؟
آیا این پیاده رویهای میلیونی اربعین تمرین حضور در ظهور و بشارت بخش بسیار نزدیک بودن آن نیست؟
آیا این حضور بی نظیر اربعین در کربلا بشارت بخش بسیار نزدیک بودن آغاز حرکت سپاهیان عشق از عاشورای کعبه نیست؟
یقیناً جهان بزودی زود با چشمانی حیرت زده جمال نورانی طالب خون کربلا را در میان اقیانوس عزادارن حسینی مشاهده خواهد کرد، سیمایی ملکوتی که بعد از نوحه خوانی در رثای جد مظلوم خویش برای ریشه کن کردن ظلم و فتنه در جهان و حرکت به سمت بیت المقدس از مسلمانان یاری خواهد خواست.
و چه زیبا فرمود امام عاشقان خمینی کبیر(ره)
راه قدس از کربلا می گذرد!
آری اقیانوس عزاداران حسینی اربعین راه قدس را گشوده است و بزودی دروازه خیبر با دستان مبارک علی (ع)گشوده خواهد شد.
تدبیر الهی اربعین، زمینه ساز پیروزی
امدادهای الهی در هنگام ظهور، نقش ویژهای در پیروزی جبهه حق خواهد داشت، برخی از این امدادها بصورت آنی در کوران تحولات ظهور نازل میگردد اما برخی از آنها قرنهاست که در طول زمان جریان داشته و در آستانه ظهور تشدید خواهد شد، حضور میلیونی عزاداران حسینی در اربعین سالار شهیدان را میتوان از نصرتهای الهی برشمرد که فراگیر شدن خیره کننده آن در طی سالهای جاری بشارت بزرگ نزدیکی ظهور را در خود دارد. کربلا در میانه راه کعبه و بیت المقدس است و این یعنی از عاشورای ظهور تا اربعین حسینی و از اربعین تا نماز عشق در قدس شریف فاصلهای نیست.
امام خامنهای (مدظله):
“آمدن اهلبیت حسینبن علی(ع) به سرزمین کربلا، فقط برای این نبود که دلی خالی کنند یا تجدید عهدی بکنند؛ آنچنان که گاهی بر زبانها جاری میشود. مسأله از این بسیار بالاتر بود. نمیشود کارهای شخصیتی مثل امام سجاد(ع) یا مثل زینب کبری(س) را بر همین مسائل عادی رایج ظاهری حمل کرد، باید در کارها و تصمیمات شخصیتهایی به این عظمت در جستوجوی رازهای بزرگتر بود….
به شیعیان یاد دادند اینجا محل اجتماع شماست؛ اینجا میعاد بزرگی است که با جمع شدن در این میعاد، هدف جامعۀ شیعی و هدف بزرگ اسلامی جامعۀ مسلمین را باید به یاد هم بیاورید. تشکیل نظام اسلامی و تلاش در راه آن حتی در حد شهادت، آن هم با آن وضع! این چیزی است که باید از یاد مسلمانان نمیرفت و خاطرۀ آن برای همیشه زنده میماند. آمدن خاندان پیغمبر، امام سجاد(ع) و زینب کبری(س) به کربلا در اربعین به این مقصود بود.”
نمازجمعه تهران 1366/7/24
امام عصر(عج) بنا بر اعتقاد اکثر محققین و نص صریح روایات در عاشورای سال ظهور، قیام جهانی خود را در کنار خانه کعبه با ندایی فراگیر آغاز خواهد کرد:
1. اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم.
2. اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم.
3. اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً.
4. الا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین طَرَحُوهُ عُریاناً.
5. اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً. (الزام الناصب ، ج 2 ، ص 282)
آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم، آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده، بیدار باشید ای اهل جهان که جدّ من حسین را تشنه کام کشتند، ای اهل عالم، جدّ من حسین را روی خاک افکندند، آگاه باشید ای جهانیان که حق جدّ من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند.
پس از علنی شدن قیام و آشکار شدن 313 یار وفادار آن حضرت در مکه در روز عاشورا و روزهای پس از آن و احتمالاً درگیریهایی که آن حضرت با حکومت پریشان و متزلزل عربستان برای گشودن راه قیام و تسلط بر حجاز خواهند داشت و توقفی که آن حضرت برای پیوستن یاران خود از سرزمین های اطراف چون بحرین و یمن و … به قیام از سوی دیگر خواهد داشت و همچنین حرکت سریع سپاه حضرت بنا بر روایات که در طی چند ماه بر سراسر کشورهای اسلامی تسلط پیدا خواهد کرد ، چنین به نظر می رسد که به احتمال قوی در ماه دوم پس از قیام و در ماه صفر و حوالی اربعین می توان انتظار داشت که رهبری قیام و بدنه اصلی آن خود را به تجمع بسیار عظیم عاشقان و عزاداران حسینی در کربلای معلی برساند ، چنانکه استفاده از پتانسیل عظیم تجمع دهها میلیونی در مراسم اربعین در جهت معرفی قیام از یکسو و تشکیل سپاهی بزرگ برای حرکت به سمت شام و بیت المقدس ، در کوران فتنه های بزرگ دشمنان، ضروری به نظر میرسد.
پس با توجه به قرائن روایی میتوان انتظار داشت که در اربعین سال ظهور وجود مقدس امام عصر(عج) به همراه سپاه خود در مراسم نورانی اربعین حضور داشته و مقدمات حرکت تاریخی به سمت بیت المقدس و نبرد نهایی را فراهم خواهد کرد به بیان دیگر در اربعین سید و سالار شهیدان که شور و شعور حسینی در اوج بوده و زمینههای جهاد فراهم است، با پیوستن میلیونها نفر، سپاه بزرگ امام مهدی(عج) صورت نهایی خود را گرفته و برای نبرد سرنوشت ساز بیت المقدس حرکت خواهد کرد.
در واقع میتوان گفت تقارن مراسم اربعین حسینی با هفته های آغازین قیام جهانی حضرت و فراهم شدن فرصت حضور در جمع دهها میلیونی مسلمانان آن هم در روزهای پرفتنه و غبارآلود اوائل قیام حضرت، امدادی الهی و تدبیری غیبی برای یاری و نصرت و زمینهساز فتح و پیروزی میباشد که مقدمه آن از قرنها قبل و با بیانات مبارک ائمه اطهار(ع) فراهم گردیده است.
پیاده روی در سیره بزرگان و عالمان !
مراسم پياده روى در عصر مرجعيت شيخ مرتضى انصارى و با همت ایشان با شكوه انجام می شد. بعدها محدث نورى بر احیاء آن کوشید. در ميان مراجع تقليد، حضور مرحوم آیتالله سيد محمود شاهرودى، زبانزد بود. معروف است كه وى چهل سفر با پاى پياده به زيارت امام حسين(ع) مشرف شده است و حتی در بازگشت هم پياده به نجف برمی گشت. آیتالله العظمی مرعشی نجفی پیش از استقرار در قم، بیست نوبت پیاده به همراه تعدادی از طلاب از نجف به کربلا مشرف می شد. شهید محراب آیت الله مدنی نیز از زائران پیاده امام حسین(ع) بود. همچنین آیتالله حاج آقا مصطفى خمينى نيز همواره در مراسم پيادهروى حضورى پیوسته داشت. ایشان مقيّد بود كه در تمام ايام زيارتهاى مخصوص امام حسين(ع) (اول و نيمه رجب، نيمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعين) پياده از نجف به كربلا برود و در ميان راه، گاهى كف پايش تاول مىزد و زخمى مىشد اما باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه مىداد و اصرار دوستان را براى سوار شدن به وسيله نقليه، حتى در قسمتى از راه نمىپذيرفت و چون به نزديك كربلا مىرسيد و نگاهش به گنبد و گلدسته هاى حرم امام حسين(ع) و پرچم سرخ رنگ آن مىافتاد، بى اختيار اشك از چشمانش سرازير مىشد و مصيبت اهلبيت را زمزمه، و به سر و سينه زده و عزادارى و نوحه سرايى مىكرد.
سلام بر حسین
این عمل یعنی حکمت پیاده روی برای زیارت چیست و چرا در برخی از اعمال به پیاده روی تکیه می شود؟
پیاده روی یک نوع ادای احترام، خاکساری، خضوع و خشوع است. در فقه ما توصیه شده است برای نماز عید پیاده به مصلی بروید و یا از استحباب پیاده رفتن به مسجد یاد می شود، زیرا با اعلام بندگی مناسبت بیشتری دارد.
محقق اردبیلی در کتاب فقهی مجمع الفائده و البرهان، جلد 2، صفحه 408 به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) اشاره می کند که ایشان فرمود:"مَنْ اِغْبرّت قدماه فی سبیل الله حَرَّمَها عَلَی النّار”
این فقیه بزرگوار با استناد به این حدیث، پیاده به زیارت رفتن را مستحب می داند و می نویسد :"بدین حدیث شریف نبوی میتوان برای چند نمونه پیادهرفتن و پیادهروی استدلال کرد؛ از جمله پیادهروی در حرم، پیاده بودن در نماز میت؛ بلکه در عموم عبادات و پیادهروی در زیارت امام حسین(ع) و غیر آن".
ازسویی پیاده روی تعظیم و تکریم شعائر الهی است و این نکته در سیره معصومان (ع) برای انجام حج نمایان بود. مثلا امام حسن و امام حسین(ع) پیاده به مکه میرفتند با آنکه مرکب وجود داشت و آنان می توانستند مانند سایر مردم سوار بر مرکب شوند اما مسیر مدینه تا مکه را پیاده طی می کردند و حتی پایشان نیز ورم می کرد. این پیاده روی تعظیم شعائر الهی و یک نوع احترام است.
وقتی به این اجتماع میلیونی برای زیارت امام حسین(ع) می نگریم، این حرکت یک مانور عظیم اعلان بیعت، وفاداری و حتی قدرت نمایی تلقی می شود و این حماسه بهترین مصداق برای تعظیم شعائر است .
<< 1 ... 17 18 19 ...20 ...21 22 23 ...24 ...25 26 27 ... 328 >>