عاشورا، نهضتى جاويدان
بر خلاف انتظار بنى اميه ، آنان با كشتن حسين عليه السلام گور خود را كندند و از مقاصد شوم خود پرده برداشته و خشم و غضب ملل اسلامى را خريدارى كردند. همه مجامع اسلامى عمل بنى اميه را تقبيح كرده و آن را يك جنايت نابخشودنى دانستند.
اين حقيقتى است كه هر مورخ به آن اعتراف مى نمايد، (ماربين ) مستشرق آلمانى مى گويد: بزرگترين خطاى سياسى بنى اميه ؟ اسم و رسم آنها را از صفحه عالم محو ساخت كشتن حسين عليه السلام بود
محكوميت بنى اميه در افكار مسلمين براى آينده اسلام بسيار مفيد شد؛زيرا بين اميه از اين كه بتوانند منافقانه و زير پرده به اسلام ضربه بزنند ماءيوس شدند و مردم آنها را به خوبى شناختند
از آن پس همكارى و نزديك شدن به آنان سبب بدنامى و ننگ بود. مردم نيز طبعا به نيات و مقاصد آنها مخالفت مى كردند و تا مى توانستند جلو مقاصد آنها ايستادگى مى كردند. اگر سرنيزه و شمشير نبود خون بنى اميه را مى نوشيدند و زنده به گورشان مى كردند.
قصيده عبدالله بن همام سلولى ، ترجمان احساسات و تنفر و انزجار مردم از آل اميه است
خشينا الغيظ حتى لو شربنا /دماء بنى اميه ما روينا
خشم كليه عروق ما را چنان پر كرده كه اگر خون هاى بين اميه را بياشاميم باز سيراب نمى شويم .
يكى از علماى مصر كه براى كتاب كامل ابن اثير فهرستى تهيه كرده است ، مى گويد: سپاهى كه با حسين عليه السلام جنگ كرد و او را كشت سنگدل ترين مردمان دنيا بود و در ميان آن لشكريان آثار رحم انسانى نبود؛بلكه جمادات متحرك و شريرى بودند كه بزرگترين عار و بدترين كارها و شنيع كارها و شنيع ترين كردار را بر خود هموار كردند شيخ عبدالوهاب نجار، از اساتيد برجسته دانشگاه الازهر مصر در ملاحظاتش بر كامل ابن اثير، بنى اميه و كشندگان حسين عليه السلام را لعن و توبيخ و تفبيح كرده .
رمز جاودانگى نهضت حسينى: جاودانگى نهضت امام حسين (ع )
در تاريخ انسانيت حوادث تلخ و شيرين و غم انگيزى و فرح زا بمانند امواج كوچك و بزرگ در اجتماعات انسانى به وجود آمده . اين حوادث در آغاز چنان پر ضربان و خيره كننده بوده كه دنيا يا يك اجتماع را به خود متوجه ساخته و موقتا تمام زندگى روزانه مردم را تحت الشعاع قرار داده و نقل مجالس گرديد است .
و لكن هر مقدار از زمان حادثه مى گذرد بمانند همان امواج دور شونده از مركز رو به ضعف گذاشته و ماهيت اوليه را از دست داده و رو به فراموشى مى نهند و پس از مدتى چنان از نظرها محو مى شوند كه گويا از اول نبوده و يا به زحمت در ياد و خاطر انسان ها تداعى مى شوند
اين يك خاصيت عمومى براى همه حوادث تاريخ است ، ولى در ميان آن همه حوادث ؛ندرتا حادثه هايى به چشم مى خورد كه كاملا يك حالت استثنايى دارند و گذشت زمان آن را كهنه و بى رنگ نمى سازد
حادثه خونين كربلا و شهادت حسين عليه السلام يك نمونه عالى و ممتاز از اين امواج استثنايى تاريخ بشرى است و كسى باور نمى كرد حادثه اى در ميان بيابانى خاموش و دور افتاده پس از كشته شدن قهرمانان آن ، چنين عكس العمل پر اهميتى به وجود آورد.
اين موج در كربلا، چندان بزرگ به نظر نمى رسيد؛ولى در كوفه بزرگ شد. به شام و حجاز كه رسيد بزرگتر شد و در مدت كوتاهى دنياى اسلام را به جنبش در آورد و با گذشت زمان هر روز به دامنه دايره خود افزوده و وسيع تر مى گرديد و امروز پس از صدها سال اعجاب و تحسين جهانيان را بر انگيخته ؛به طورى كه سلاطين دنيا و رهبران انقلاب ها، پس از گذشت اندك زمان از خاطره ها محو شده و اقدامت آنان به فراموشى سپرده مى شود؛ليكن اين چه خونى است كه در سال پيش در كربلا بر زمين ريخت ، اما هنوز مى جوشد و اين چه عظمتى است كه پس از شهادت درخشان تر مى شود. و دنيا را به خود جلب مى كند قبر شاهان عصر و قدرتمندان وقت ويرانه مى شوند وليكن قبر حسين عليه السلام و ياران وى را تعمير كرده و ياد آنان را بيش از پيش زنده نگاه مى دارند.
البته وحى آسمانى قبلا به اين جهات كه مغفول اذهان بوده خبر داده است ، به طورى كه در حديث ام يمن ، رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرموده فرشته وحى براى من خبر داده حسين عليه السلام كشته مى شود و قبر او را پيوسته تعمير خواهند نمود و تا انقراض عالم باقى خواهند ماند.
غيرت زاده زهرا(س )
خدا و رسول او و مؤ منين و دامن هاى پاك و مطهرى كه ما در آن رشد و نمو يافتيم و مردمان با غيرت و جان هاى با عزتى كه تن به ذلت نداده اند، اين اجازه را به ما نمى دهند كه ما مطيع انسان هاى پست شويم و (زندگى ذلت بار را) بر شهادت شرافتمندانه ترجيح دهيم بدانيد كه من با همين خاندان اندكم كه ياوران من نيز مى باشند، با شما نبرد خواهم كرد سپس آن حضرت در ادامه سخنانش اشعارى از فروه بن مسيك مرادى زا خواند:
اگر ما (در اين جنگ ) پيروز شويم پيروزى عادت ديرين و قديم ما است و اگر شما بر ما چيره شده و ما مغلوب گرديم ، باز هم پيروزيم . اگر ما شكست خورده و به شهادت برسيم ، از روى ترس نبوده بلكه روزگار ما سر آمده و اجل ما رسيده و دولت به ديگران روى كرده است اگر مرگ از سر عده اى باز شود و از آنان دور گردد، درب خانه كسانى ديگر را به صدا در مى آورد بزرگان و سروران قوم من به دست شما كشته شدند، همانگونه كه در قرون پيش مردمان نابود گرديدند.
اگر بنا به جاودانگى پادشاهان در اين دنيا بود، پس ما نيز جاويد مى مانديم و اگر بزرگ مردان در اين عالم باقى مى ماندند، ما نيز بايد باقى مى مانديم . به شماتت كنندگان ما بگو: به خود باز گرديد و ما را شماتت و سرزنش مكنيد؛زيرا همين مرگى كه گريبان گير ما شده است ، زمانى ديگر نيز گريبان گير شما خواهد شد.
حسين مظهر غيرت الهى
- مرگ سرخ از زندگى ننگين بهتر است
امام حسين عليه السلام خود سوار بر شتر شده (و طبق روايتى ديگر اسب ) و از لشكر ابن سعد خواست كه ساكت شوند، آنها ساكت شدند، امام شروع به حمد و ستايش الهى نموده و به بهترين صورت مقام ربوبيت را توصيف نمودند، سپس بر پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و ملائكه و رسولان الهى با بيانى رسا و شيوا درود فرستاده و فرمود:
اى مردم ! مرگ و بيچارگى بر شما باد؛زيرا شما در حال پريشانى و سرگردانى از ما طلب يارى نموديد و ما را به فريادرسى خود فرا خوانديد؛ما نيز با شتاب براى يارى شما آمديم ، اما اينك آن شمشيرى را كه مطابق سوگندتان مى بايستى براى يارى ما از غلاف بيرون بكشيد، بر روى خود ما مى كشيد و اى آتشى را كه براى ما مهيا نموده ايد، همان آتشى است كه قرار بود بر جان دشمن ما و دشمن شما برافروخته گردد. امروز شما براى يارى دشمنان خود و جنگ با دوستان خود جمع شده ايد، در حالى كه آنها نه عدالتى را بر پا كرده اند و نه اميد تازه اى در يارى به آنها وجود دارد.
ولى بر شما! آيا قصد داريد كه ما را تنها گذاشته و رها كنيد، بى آن كه حتى شمشيرى در راه كمك به ما از غلاف در آوريد يا خاطرتان از سوى ما پريشان باشد، يا آن كه راى محكمى اتخاذ نماييد؟ شما همانند ملخ با شتاب و عجله مشغول به اين عمل شديد و چونان پروانه اى دامن بر اين آتش زديد.
از رحمت خدا به دور باشيد اى بردگان اجتماع و اى رانده شدگان از گروه ها و اى تاركين كتاب خدا و اى كسانى كه احكام خدا را دگرگون نموديد و اى گروه گناهكار واى پيروان شيطان و اى خاموش گران چراغ هدايت نبوى ؟
آيا اينان را يارى مى كنيد و ما را تنها و خوار مى گذاريد؟ آرى ! به خدا سوگند مى خورم كه اين حيله و نيرنگ (كار جديد شما نيست و) از قديم در شما بوده و اصل و فرع سما را در برگرفته و به آن خو گرفته ايد، شما همچون ميوه پليد و خبيثى هستيد كه حتى در گلوى باغبان خود نيز چون استخوان ، گير مى كنيد، ولى براى غاصبين لقمه اى گوارا هستيد.
بدانيد كه اين زنازاده فرزند زنازاده ابن زياد مرا بين دو كار قرار داده : مرا يكى (از اين دو كار) شهادت و ديگرى ذلت (بيعت با يزيد) است هيهات ! و دور باد از ما كه شهادت را قبول نكرده و تن به ذلت دهيم .
- گريه دشمن
از الطاف خاص خدا بر امام حسين عليه السلام در اين مورد اين است كه همه دلها و قلبهاى آشنا و بيگانه با او، به گونه اى بر شهادت او مصيبت او شعله ور مى گردد و مجلس او را به پا مى دارد، همچون برخى هندوهاى مخالف با اسلام و يا كسانى كه در اوج عداوت و دشمنى با دين خدا، بر او مى گريستند
عمر سعد، فرمانده كل سپاه يزيد، به هنگام صدور فرمان حمله به آن حضرت خود مى گريست . همانگونه كه در واپسين لحظات شهادت او و شنيدن سخنان جانسوز و تكان دهنده خواهر قهرمانش زينب عليها السلام اشك مى ريخت .
شقاوت پيشه اى كه به هنگام غارت خيمه ها، گوشواره دختر خردسال حسين عليه السلام را به سرقت مى برد، مى گريست .
يزيد به هنگام ورود خاندان پيامبر و سرهاى مقدس شهداى قهرمان عاشورا به مجلس شومش ، بر آن صحنه اى فاجعه بار اشك مى ريخت ، همانگونه كه از ساير شقاوت پيشگانى كه در ريختن خون پاك او شركت داشتند، نيز رقت قلب و گريه بر شهادت جانسوز آن حضرت و ستمى كه در راه حق و عدالت بر او رفت ، گزارش شده است . و در ميدان آنان تنها از فرزند پليد مرجانه به موردى دست نيافته ام ، جز همان موردى كه در استاندارى كوفه و مجلس شومش ، فرمان قتل امام سجاد عليه السلام را صادر كرد، كه عمه قهرمانش او را در آغوش گرفت و فرمود: اگر بخواهيد او را بكشيد بايد مرا نيز به همراه او بكشد كه ابن زياد دگرگون شد و فرمان شقاوت بار خود را با توجيهى پس گرفت .
<< 1 ... 214 215 216 ...217 ...218 219 220 ...221 ...222 223 224 ... 328 >>