ارزش ياران حسين (ع )
طارق بن زياد، در جنگ اسپانيا، وقتى كه اسپانيا را فتح كرد و كشتى هاى خود را از آن دماغه عبور داد، همين قدر كه عبور داد، دستور داد كه آذوقه به اندازه بيست و چهار ساعت نگه دارند و زيادتر از آن را هر چه هست آتش بزنند و كشتى ها را هم آتش زدند بعد سربازان و افسران را جمع كرد، اشاره كرد به درياى عظيمى كه آنجا بود، گفت : ايها الناس ! دشمن روبه روى شما و دشمن پشت سر شماست . اگر بخواهيد فرار كنيد جز غرق شدن در دريا راه ديگرى نداريد، كشتى اى ديگر وجود ندارد غذا هم - اگر بخواهيد تنبلى كنيد - جز برا بيست و چهار ساعت نداريد، بعد از آن خواهيد مرد. بنابراين نجات شما در زدن و از بين بردن دشمن است . غذاى شما در چنگ دشمن است . راهى جز اين نداريد.
يعنى برايشان اجبار به وجود آورد. اين سرباز اگر تا آخرين قطره خونش نجنگد چه بكند؟ اما امام حسين با اصحاب خودش بر ضد طارق بن زياد عمل كرد. نگفت : دشمن اينجاست ، از اين طرف برويد شما را از بين مى برد، از آن طرف هم برويد شما را نابود مى كند. بنابراين ديگر راهى نيست غير از اينكه روغن چراغ ريخته را بايد نذر مسجد كرد! شما كه به هر حال كشته مى شويد، حالا كه كشته مى شويد، بياييد با من كشته شويد. آنگونه شهادت ارزش نداشت . يك سياستمدار اين جور عمل مى كند گفت : نه دريا پشت سرت است و نه دشمن روبه رويت . نه دوست تو را اجبار كرده است و نه دشمن . هر كدام را كه مى خواهى انتخاب كن ، در نهايت آزادى .
- اطاعت از خدا
پيغمبر صلى الله عليه و آله در بعضى از جنگ ها شكست خورد. حضرت امير در جنگ با معاويه شكست خورد. حضرت سيدالشهداء را كشتند اما كشته شدن اطاعت خدا بود، تمام حيثيت براى او بود از اين جهت هيچ شكستى در كار نبود، اطاعت كرد.
مقايسه قيام
قبلا لقب سيدالشهداء از آن حمزه ، عموى رسول اكرم صلى الله عليه و آله بود و بعد بع ابا عبدالله اختصاص داده شد شهادت اباعبدالله فراموشاند آنها را وضع اصحاب اباعبدالله هم طورى بود كه بر همه شهداء پيشين سبقت گرفت و خود اباعبدالله فرمود: انى لا علم اصحابا اوفى و لا خيرا من اصحابى و لا اهل بيت اوصل و لا افضل من اهل بيتى . اصحاب ابا عبدالله ، هم از طرف دوست آزاد بودند هم از طرف دشمن . خود اباعبدالله فرمود: آنها به غير من كارى ندارند و خودش هم شخصا اجازه رفتن به آنها داد و فرمود: از تاريكى شب استفاده كنيد سر را هم پايين انداخت كه تلاقى نگاه ها موجب حياء آنها نشود. بنابراين آنها نه در تنگناى دشمن واقع شده بودند مثل اصحاب طارق بن زياد كه طارق كشتى ها و خوراكى ها را (مگر به مقدار يك روز) سوزانيد، و نه دوست از آنها خواهش و التماسى كرده بود و آنها را در رودربايستى گذاشته بود. حتى از اينكه نگاهش در آنها تاثير كند اجتناب كرد.
قياس صحنه عاشورا با ساير جنگ ها
يك وقت حساب كردم و ظاهرا در حدود بيست و يك نوع پستى و لئامت در اين جنايت ديدم و خيال هم نمى كردم در دنيا چنين جنايت پيدا بشود كه تا اندازه تنوع داشته باشد. البته در تاريخچه جنگ هاى صليبى ، جنايت هاى اروپايى ها خيلى عجيب است و اينك جرات نمى كنم كه بگوييم حادثه كربلا از نظر زيادى جنايت نظير ندارد، چون توجه من يكى به جنگ هاى صليبى و جنايت هايى است كه مسيحى ها در آن مرتكب شدند و يكى هم به جناييت هايى است كه همين اروپايى ها در اندلس اسلامى مرتكب شدند كه آن هم عجيب است . تاريخ اندلس مرحوم آيتى را كه دانشگاه چاپ كرده است بخوانيد، كتابى است بسيار تحقيقى و آموزنده .
در اين كتاب نوشته است : اروپايى ها به صد هزار زن و مرد و بچه اجازه دادند كه هر جا مى خواهند بروند، بعد كه اينها راه افتادنند، پشيمان شدند و شايد هم از اول حقه زدند كه اجازه حركت دادند. به هر حال تمام اين صدهزار نفر را كشتند و سر بريدند. شرقى هرگز از نظر جنايت در دستگاه اموى پيدا نمى كنيد؛يكى آتش زدن زنده زنده ، و ديگر قتل عام كردن زنان ، ولى در تاريخ مغرب زمين اين دو نوع جنايت فراوان ديده مى شود. زن كشتن در تاريخ آنچه در ويتنام صورت مى گيرد ادامه روحيه جنگ هاى صليبى و جنگ هاى اندلس آنها هم باشند؛كار مشرق زمينى نيست و از عهده مشرق زمينى چنين جنايتى برنمى آيد. اين كار فقط از عهده مغرب زمينى قرن بيستم برمى آيد.
اين جنايت كه در صحراى سينا ده ها هزار سرباز را آب و نان ندهند تا از گرسنگى بميرند، براى اينكه اگر اسير بگيرند بايد به آنها نان بدهند، فقط مال غربى است . شرقى اين جور جنايت نمى كند. يهودى فلسطينى صد درجه شريف تر از يهودى غربى است . اگر مردم فلسطين يهودى هاى ملى اهل همان فلسطين بودند كه اين جنايت ها واقع نمى شد.
اين جنايت كربلا در دنيا وجود نداشته است ، ولى مى توانم بگويم در مشرق زمين وجود نداشته است
دو برگه سياه و سفيد در حادثه كربلا
و اذ قال ربك للملائكه انى جاعل فى الارض خليفه قالوا اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك ، قال انى علم ما لا تعلمون .
زندگى بشر مجموعه اى از تاريكى و روشنايى ، زشتى و زيبايى ، شر و خير است . آنچه فرشتگان ديدند جنبه تاريك فرزند آدم بود و آنچه خداوند اشاره كرد قسمت هاى روشن آن بود كه بر قسمت هاى تاريكى بسى ترجيح دارد.
حادثه كربلا داراى دو ورق است : ورق سياه و ورق سفيد. از لحاظ ورق سياه يك داستان جنايى است ، داستانى خيلى تاريك و وحشتناك ، و ما بعدا در حدود بيست مظهر از بيرحمى و قساوت و دنائت و نامردمى (را كه در اين حادثه انجام شده ) نشان خواهيم داد. از اين جنبه در اين داستان حداكثر بيرحمى و قساوت و سبعيت ديده مى شود.
از لحاظ ورق سفيد، يك داستان ملكوتى است ، يك حماسه انسانى است ، مظهر آدميت و عظمت و صفا و بزرگى و فداكارى است .
از لحاظ اول نام اين قضيه فاجعه است و از لحاظ دوم قياس مقدس . از لحاظ اول قهرمان داستان شمر است و ابن زياد و حرمله و عمر سعد و… و از لحاظ دوم قهرمان داستان امام حسين است و ابى الفضل و على الاكبر و امثال حبيب ابن مظهر، و زينب و ام كلثوم و ام وهب و امثال اينها.
از لحاظ اول اين داستان ارزش آن را ندارد كه بعد از هزار و سيصد و بيست و اند سال ، با اين عظمت ، خاطره و ذكرايش تجديد بشود، وقت ها و پول و اشك ها و تاءثرها و احساسات صرف آن بشود، نه از آن جهت كه از داستان جنايى نمى توان استفاده كرد (زيرا جنبه هاى منفى زندگى بشر نيز ممكن است آموزنده باشد. از لقمان پرسيدن : ادب از كه آموختى ! گفت از بى ادبان ) و نه از آن جنبه كه اين داستان از جنبه جنايى چندان مهم نيست يا چندان آموزنده نيست .
ما قبلا ثابت كرديم كه (اين داستان ) از اين نظر مهم است و گفتيم كه كشته شدن امام حسين بعد از پنجاه سال از وفات پيغمبر به دست مردمى مسلمان بلكه شيعه ، معماى بسيار قابل توجهى است بلكه از آن نظر جنبه جنايى قضيه ارزش اين همه بزرگداشت ندارد كه داستان جنايى در هر شكل و قيافه زياد است ، در قرون قديم ، قرون وسطى ، قرون جديد، قرون معاصر زياده بوده و هست . در حدود بيست سال پيش ؛يعنى در حدود سال هاى 1940 ميلادى بود كه بمبى بر شهرى فرود آمد و شصت هزار نفر صغير و كبير و بى گناه تلف شد. در شرق و غرب عالم داستان جنايى زياد واقع شده و مى شود، و (مثلا) نادر يك قهرمان جنايى است . همچنين ابو مسلم ، بابك خرم دين ، جنگ هاى صليبى ، جنگ هاى اندلس مظهرهاى بزرگى از جنايت بشرند.
اين داستان از نظر دوم ورق سفيدى كه دارد اين همه ارزش را پيدا كرده است . از اين جهت است كه كم نظير بلكه بى نظير است ؛زيرا در دنيا افضل از امام حسين بوده است ، اما صحنه اى مثل صحنه امام حسين براى آنها پيش نيامد. امام حسين رسما اصحاب و اهل بيت خود را بهترين اصحاب و بهترين مى شمارد.
لهذا بايد جنبه روشن و نورانى اين داستان از آن جنبه كه اين داستان مصداق انى اعلم مالا تعلمون است نه از آن جنبه كه مصداق من يفسد فيها و يسفك الدماء است ؛از آن جنبه كه حسين و زينب قهرمان داستانند نه از آن جنبه كه عمر سعد و شمر قهرمان داستانند (بررسى شود)
اربعین حسینی در راه است. کدام واژه می تواند زلالی و صداقت گریه های حضرت عباس(ع) در زمان ریخته شدن آب های مشک بر زمین نینوا را بازتاب دهد. چهل روز است که هنوز اندوه و غم دیوارهای کوفه را می لرزاند از آن روز که حسین(ع) طنین صدای هل من ناصر ینصرنی سر داد هنوز کائنات می لرزند
اگر عاشورا زمانه خون و ایثار بود اربعین زمانه تبلیغ و پیام است در عاشورا حسین علیه السلام با تاریخ سخن گفت و در اربعین تاریخ پای درس حسین علیه السلام نشست، عاشورا روز کاشتن خون خدا در کویر جامعه ظلم زده است و اربعین آغاز برداشت نخستین ثمره آن است آری اربعین فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست.
چهل روز گذشته است حقیقت زلال تر از همیشه از افق سر برآورده است کربلا به بلوغ خویش رسیده است و جوشش خون شهیدان خاشاک ستم را به بازی گرفته اند خون های پاکی که آن روز در غریبانه ترین غروب در گمنام ترین زمین و در عطشناک ترین لحظه، خاک کربلا را رنگین می کرد در آوندهای زمین جاری شد و رگ های خاک را به جنبش و جوشش و رویش خواند.
حال که تقدیر پروردگار برای نشان دادن صراط مستقیمِ بر مصیبت و اسارت آل الله تعلق گرفته است اکنون خون حسین(ع) این امانت الهی در دستان امام سجاد علیه السلام و عقیله بنی هاشم است پیش از ظهر آن روز عاشورا حسین(ع) بارها با خواهرش زینب(س) در مورد حوادث آینده گفتگو کرد او را به صبر در برابر اراداه الهی توصیه می کرد چرا که انوار خون حسین علیه السلام باید آینده تاریخ بشریت را روشن و الهی کند ولی این خون نیاز به روشنگری دارد و چه کسی بهتر از شیرزن بنی هاشم، شیردختر فاتح خیبر و خواهر امام حسین(ع)، زینب کبری علیها السلام میتواند این پیام را به گوش جهانیان برساند.
صبر و مصیبت زینب چیز دیگری است زینب خردسال رحلت بزرگترین مرد تاریخ را دید شهادت خیرالنساء را از نزدیک دید. شریک غم درد و رنج تنهایی پدر بود و تازه این پایان مصیبت های زینب نبود او باید قبل از ظهر عاشورا مصیبت های دیگری را می دید تا برای این پیام حسینی آمادگی داشته باشد. او فرق شکافته قسیم مولای متقیان(ع) را دید او باید می دید بعد از شهادت پدر بر سر منبرها و در مسجدها چه ظلم هایی بر امیرمومنان(ع) روا شد. او باید غریبی برادرش حسن(ع) را ببیند او باید در تشت جگر تکه تکه شده امام حسن(ع) را ببیند که پیامبر امت(ص) او را سرور بهشتیان نامید او باید تیرباران شدن تابوت صراط مستقیم را هم مشاهده کند همه این مصیبت ها از زینب کوهی ساخت که بتواند بار مصیبت عظمی را تحمل کند.
آن گاه که خیمه ها در رقص شعله ها گم شدند دشمنان همه چیز را تمام شده انگاشتند و به جشن و سرور پرداختند و نوازندگان دست افشان و پایکوبان در کوچه های کوفه به انتظار کاروانی نشستند که با هفتاد و دو داغ، با شکسته ترین دل و تاول زده ترین پا به ضیافت تمسخر و طعنه و خنده می آمدند و زینب(س) در حالی که سر برادرش و یاران برادرش در مقابلشان بود مواظب بود کسانی که به بچه های اهل بیت پیامبر(ص) غذا می دهند سریع غذا را از بچه ها بگیرد و به خود مردم برگرداند و بگوید صدقه بر ما خاندان اهل بیت(ع) حرام است.
کربلا این بیابان خشک و بیآب دریای انسانیت و کمال است اقیانوس بی کرانهای است که در آن گوهر همه عظمتها و خوبیها به رنگ مظلومیت یافتنی است امام حسین علیه السلام خونش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.
عزاداران سیدالشهدا(ع) دوستداران جگر گوشه رسول اکرم(ص) بشتابید ، بشتابید
همگام با عزاداران و دلسوختگان حسینی با پای پیاده به کربلای معلی برویم و همنوا با امام زمان ارواحنا فداه با ذکر لبیک یا حسین به زیارت اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نائل شویم.
تکریم اربعین حسینی رمز تداوم عاشورا است و گرامیداشت اربعین و تعظیم شعایر دینی رمز پویایی همیشگی نهضت پربار حسینی و اعلام پای بندی به مکتب سرخ عاشوراست. اگر پیشوایان معصوم(ع) ما به برگزاری مراسم عزاداری، نوحه خوانی و مرثیه سرایی تأکید بسیار داشته اند و اگر برای گریستن، زیارت کردن و نماز خواندن بر تربت امام حسین(ع) هفت ثواب و فضیلت های فراوانی بیان کرده اند به دلیل آثار بالنده معنوی و عاطفی است که در روح مسلمانان آزاده بر جای می گذارد.
<< 1 ... 204 205 206 ...207 ...208 209 210 ...211 ...212 213 214 ... 328 >>