ﺑﺮﺧﻴﺰ و ﺑﺒﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﻟﺒﻬﺎﻱ ﺗﺮﻙ ﺧﻮﺭﺩﻩ و ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪ اﺯ ﺑﺎﻍ ﺧﺰاﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺒﻴﻨﻲ
ﮔﻞ ﻫﺎﻱ ﻛﺒﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ی ﭘﺮﭘﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺧﻴﻤﻪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺭﻓﺖ ﻣﺪﻳﻨﻪ
ﺁﻣﺪ ﻧﻆﺮﻡ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﺭا
ﺑﻌﺪ اﺯ ﺗﻮ و ﻋﺒﺎﺱ ﺣﺮﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻏﺎﺭﺕ
ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺳﺘﻢ ﺑﺮﺩ ﺯﺭ و ﺯﻳﻮﺭﻣﺎﻥ ﺭا
ﻛﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﻴﻔﺘﻢ ﺑﺨﺪا اﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﺎﻗﻪ
ﺑﺮ ﻧﻴﺰه ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺳﺮ ﺁﺏ ﺁﻭﺭﻣﺎﻥ ﺭا
اﺯ ﺷﻬﺮ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﻧﺪﻩ اﻡ ﺁﺧﺮ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ
ﺩﺭ ﻛﻮﻓﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮاﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭا
در اﻣﻨﻴﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﻮﺩیﻡ
ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻭﺭﻭ ﺑﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﻳﻚ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻴﺮﻩ و ﻣﻦ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺖ
ﺩﻳﺪی ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ اﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﻲ ﻣﺤﺸﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﺟﺎﻥ ﺩاﺩﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻼ ﻋﺎﻡ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻧﺒﺮﺩﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻣﻌﺠﺮﻣﺎﻥ ﺭا
اﺯ ﺷﺎﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ
ﺑﺎ ﺿﺮﺏ ﻟﮕﺪ ﺷﺎﺧﻪ ی ﻧﻴﻠﻮﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﺭﺑﺎﺑﻴﻢ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﭼﻪ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ
ﮔﻬﻮاﺭﻩ ی ﭼﻮﺑﻲ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮﻣﺎﻥ ﺭا
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. …
گفتم که روی ماهت از ما چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
پروردگارا بزرگا!!
ای زیر و زبر ساز همه حال ها و همه لحظه ها و روز ها ای بهاین کننده گردش روزها و شب ها، ای همه کس، ای همه چیز، ای سرچشمه هر چه هست، ما را به راستای راستی رهنمون شو، ما را از پندار، گفتار و کردار نیک، آری از بهترین حال ها برخوردار فرما. خدایا تو را می ستاییم ای ستودنی تو را چه بنامیم ای در نام نگنجیدنی، اعجاز شگفت در شگفت تو را می ستاییم و همچنان در تنگنای حیرتیم.
خدایا کیستی، چیستی، ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم تو را می ستاییم زیرا که هستی زیرا که هستی از هست توست و باری تو بی هستی نیز هستی.
پروردگارا بزرگا، در این بامداد تابناک، در این لحظه های پاک روحانی که دل به تو داده ایم در معنویت زیبای این روز نوروز از ژرفاژرف دل از تو می خواهیم و تو را سوگند می دهیم. تو را به آفرینش سوگند می دهیم به این آیت اعجاز. تو را به خرد سوگند می دهیم، که در بن این بنیاد است و می گرداند این فلک هزار هزار کهکشان هزار هزار ستاره را.
آری تو را به خرد سوگند می دهیم که بی آن این چرخنده چرخ نمی چرخد بی آن گردونه گردون نمی گردد و این ستار گان درفشان نمیتابد. تو را سوگند می دهیم به بهار این شکفتی خیره کننده هستی تو را سوگند می دهیم به گلها و گیاهان که رنگ رنگ آفریدی و در این خجسته لحظه ها، نوای رویش نهان آنها را می شنوی. به ما کامیلابی بخش که دروغ و پلیدی و کچی و کاستی را از فضای ایران زمین برانیم. به مرز آرامش و آشتی برسیم و به آزادی و آزادگی و بهروزی بپیوندیم.
پررودگارا روان ما از کین بشوی به پاکی بیارای به مهر و مهربانی درآمیز.
هستی ما را به زیور دوست داشتن آذین کن چنان کن و چنان فرما که رو به راه پاکان و پاک بازان نهیم.
دد منشان را به منش انسانی بگردان چنان کن که منش بد در همه جا شکست یابد.
نیرنگ راه گریز در پیش گیرد و منش نیک پیروز گردد. دروغ شکست پذیر د و راستی به ستیغ ظفر و فتح قدم گذارد.
پروردگارا بزرگا، چنان فرمای که اهرمن بدکنش در هم شکند و رو به گریز نهد چنان فرمای که برادری و صلح در گستره گیتی گسترده گردد.
پروردگارا بزرگا چراغ امید در خانه های ما افروخته نگه دار.
این شب بی ستاره ما را فروزان ساز.اللهم عجل لولیک الفرج
پروردگارا بزرگا!!مارا به مهدی برسان (یا مهدی ادرکنی)
خــــــداوند و حضرت داوود (ع)
خــــــداوند به حضرت داوود (ع) وحی فرمود:
ای داوود! به مردم روی زمین از قول مـــن بگو:
هر کس مــــرا دوست بدارد، دوست مـــــن است
و مـــــن همنشین کسی هستم که با مـــــن همنشینی کند
و مونس کسی هستم که با مـــــن هم صحبت شود
کسی را بر می گزینم که مـــرا اختیار کند
مطیع کسی هستم که از مـــــن اطاعت کند
هر بنده ای که مــــرا دوست بدارد و مـــن از قلب او این محبّت را ببینم،
چنان او را ♥♥دوست می دارم♥♥ که کسی بر وی سبقت نگرفته باشد
و هر کس حقیقتا مــــرا طلب کند، مـــرا می یابد
و هر کس غیر از مـــــن را طلب کند هرگز مــــرا نمی یابد
پس ای مردم روی زمین!
غرور های خود را از خود دور کنید
و به سوی کرامت و مصاحبت مـــن بیایید.
با مـــن مجالست و اُنس بگیرید،
تا مـــن هم با شما مأنوس شوم
و به محبّت شما پیشدستی کنم.
راه نزدیکی و قرب حق
راه معرفت حق چیست؟ معرفت نفس.
راه موافقت با حق چیست؟ مخالفت با نفس.
راه جلب رضای حق چیست؟ غضب کردن بر نفس.
راه وصال حق چیست؟ ترک کردن نفس.
راه اطاعت از حق چیست؟ سرپیچی از نفس.
راه به یاد داشتن حق چیست؟ از یاد بردن نفس.
راه نزدیکی و قرب حق چیست؟ دوری گزیدن از نفس.
راه انس با حق چیست؟ نفرت از نفس
راه انجام دادن این کار چیست؟ یاری خواستن از حق در برابر نفس.
<< 1 ... 177 178 179 ...180 ...181 182 183 ...184 ...185 186 187 ... 328 >>