يوسف فاطمه سلام الله عليها
سلام بر تو اي يوسف فاطمه سلام الله عليها
سلام بر تو اي نگار نازنين
سلام بر جمال دلربايت سلام بر صوت دلنشينت
سلام بر نگاه انسان سازت
سلام بر دستهاي پر از مهر و صفايت
يارب ما چشم انتظاران مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تو هستيم .
مي نويسم بهر مولاي خوبم ، اي گل زهراء سلام الله عليها ، اي نگار نازنين ، هزار و اندي سال از ولادتت مي گذرد و هنوز ما چشم انتظار ديدار تو هستيم ، مي نويسم تا که شايد يک نظر بر ما نمايي ، تا که شايد ذره اي از درد فراق را بازگو کنم .
خدايا :
ما که عاشق نشديم تا درد عشق را بفهميم پس به ما بياموز که عاشق باشيم و در عشق بسوزيم.
هر کس به درد عشق مبتلا شد جز وصل او را درمان نيست .
خدايا:
مهدي فاطمه سلام الله عليها همان آشناي ديرينه است که در نگاه اول غريبه است .
مهدي زهراء سلام الله عليها همان غريبه آشنايي است که در دل هر عاشقي آشيانه کرده است.
خدايا :
اگر يعقوب در فراق يوسفش نابينا شد ، تو برايش پيراهن يوسف را فرستادي .
اگر قوم بني اسرائيل دچار فراق شدند، اما بعد از چهل شبانه روز ناله و ندبه ، بالاخره موسيِ عمران را برايشان فرستادي .
اما هزار سال از غيبت مولاي ما مي گذرد ….
الهه من :
عاشقان آواره صحرا گشتند ، عابدان آيه « امن يجيب » ذکرشان شد ، افلاکيان سر به فلک گماردند ،ذاکران دعاي « اللهم کن لوليک » لقلقه زبانشان شد و ذکر« مهدي بيا » زمزمه لبانشان، زمينيان کمر همت بر ساختن مساجد و حسينيه ها به نام مولايشان کردند….. تا که شايد او بيايد.
بارالها:
خورشيد هستي بخش جز تاباندن نور خود هيچ خاصيتي ندارد ، مهتاب تابان جز روشن کردن شب تاريک و ظلمت کار ديگري ندارد ،
ابرهاي پر بار جزبا ريزش باران احساس راحتي ندارند.
گلهاي بهاري هيچ خواصي جز رساندن بوي خوش ندارند و بادها وزش نسيم کار آنهاست .
خدايا :
تو به خورشيد : بگو که وقت تابيدنش پرتوي از نور خورشيد مکه را براي ما بتاباند، به نسيم بگو : که وقت وزيدنش بويي از پيراهن يوسف زهراء سلام الله عليها بياورد.
خدايا :
به ماه بگو: که در مهتاب خود عکس صاحب خورشيد مکه را بيندازد .
به گلها بگو: فقط بويي از گل نرگس براي ما بياورد.
به ستاره ها : بگو که در آسمان راهي رل نشان دهند که خورشيد مکه در آن سمت است .
به درختان سرو قامت بگو : که رو به سمتي تعظيم کنند که يوسف فاطمه سلام الله عليها در آنجاست .
معبودم :
عاشورائيان با فرارسيدن محرم مست ساقي کربلا مي شوند ، اما ما مهدوي ها نه فقط با رسيدن نيمه شعبان بلکه هر جمعه که از راه مي رسد خود را اسير زلف يار مي بينيم .
خدايا :
در هر گوشه و کناري از ديار عاشقان انتظار ، صبح جمعه با زمزمه هاي « اين الحسن و اين الحسين » ، بدين طريق مرهمي بر زخم هاي کهنه خويش مي گذارند …. تا که شايد او بيايد .
خدايا :
گويند غروب جمعه دلگير ترين غروب است زيرا که مولاي ما باز هم بايد در پس پرده غيبت بماند.
در غروبهاي جمعه حتي نغمه آواز پرندگان هم نغمه دلتنگي است ، و آواي فرق سر مي دهند .
الهي :
تشنگان انتظار به هر نوعي شده مي خواهند خود را سيراب کنند، اما سيراب نمي شوند ، چونکه عطش منتظران فقط با « ظهور» رفع مي شود .
خدايا :
آن امام هُمام ، مهدي منتظر در انتظاري طولاني نشسته است .
ولي
ما خود دانيم سبب اين غيبت طولاني چيست ؟
اعمال بد ما شيعه است . ليکن از کرده خود پشيمان و شرمسار هستيم و همگي به حال اضطرار افتاده ايم .
يارب الحسين :
تو که شفاي بيماران حسيني را در تربت خاکش قرار دادي و شفاي ما منتظران را در بوي پيراهن يوسف زهراء سلام الله عليها قرار دادي .
اي مهربانترين :
تويي که آيه « امن يجيب » را مستجاب مي کني .
پس :
به حق عمه اش زينب کبري سلام الله عليها آن عزيز غائب از نظر را برسان .
حقوق امام زمان (ع ) بر شيعيان
حق امام زمان ( عليه السلام ) بر همه بندگان خدا و به ويژه بر شيعيان، حق حيات است. حق هدايت است. حقي نيست كه بتوان آن را با معياري سنجيد و ارزش گذاري كرد. حقي نيست كه بتوان آن را با دنيا و هر چه در آن است مقايسه كرد.
با اين همه در برخي توقيعات مباركه و دعاها و زيارات شريفه، سخن از حقوق امام زمان ( عليه السلام ) به ميان آمده است.
اين حقوق بدون ترديد، رعايت حق امامت او، شناخت و مواظبت بر اطاعت او، نرنجانيدن قلب مبارك او، پاسداري از آرمان هاي او، مجاهدت در راه دفاع از او، و جان نثاري در راه تحقق خواسته هاي او است.
در راستاي اداي حقوق امام زمان ( عليه السلام ) بايد در راه دفاع از ارزش هاي ولايت از مال و امكانات و توانايي ها مايه گذاشت؛ و بالاتر از آن در راه مبارزه با شيطان و خواسته هاي نفساني، از لذتها، از خوشيها و از آرزوها صرف نظر كرد؛ و در مقابل وسوسه هاي مستمر شيطان و جاذبه هاي پيوسته گناه و فريبندگي نيرومند گناه، مقاومتي سخت و طولاني داشت.
«وَ اَعِنَّا عَلي تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ اِلَيْه؛ خداوندا! ما را در اداي حقوق او ياري فرما».
( - دعاي ندبه. )
با چنين ديدگاهي، اگر سخن از پرداخت حقوق شرعيه امام زمان ( عليه السلام ) و برخي وجوهات مادّي نيز به ميان مي آيد، بايد آن را در همين راستا بررسي كرد؛ چنانكه خود آن بزرگوار در توقيعي فرمود:
«اِنَّهُ مَنْ اِتَّقي رَبَّهُ … وَ اَخْرَجَ مِمَّا عَلَيْهِ اِلي مُسْتَحِقيهِ كانَ آمِناً فِي الْفِتْنَةِ الْمُبْطِلَةِ؛ همانا هر كس تقواي پروردگارش را پيشه كند و از آنچه كه به عنوان ( - بحارالانوار / ج 53 / ص 76 / ح 8 / نامه امام زمان ( عليه السلام ) به شيخ مفيد. )
حقوق شرعيه - خمس و زكات - بر عهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه هاي باطل كننده دين و دنيا در امان خواهد بود».
سخن در باب وجوب اداي چنين حقوقي اين نيست كه امام زمان ( عليه السلام ) چه بهره اي از آن مي برد، بلكه سخن از اين است كه شيعه حق شناس، در راستاي حفظ دين و ايمان خويش، چه منفعتي برايش حاصل مي آيد.
بسم رب المنتظر المهدی
واژه غیبت معمولا در عرف عام مردم در برابر حضور بکار میره و وقتی که می گویند کسی غایبه در عرف یعنی حاضر نیست طبق این فهم نتایج متفاوتی از کلمه غیبت گرفته میشه . بعضی غایب بودن امام رو عدم حضور تلقی میکنن ، بعضی تحیر و سرگردانی بشر گرفتن و گروهی اون رو اساساً برابر با عدم امکان فهم صحیح دین میدانند که برای دسترسی به این فهم چاره ای جز انتظار نیست و عده ای غیبت رو مانع کسب اجر و مجاهده در رکاب امام علیه السلام دانسته اند . اما با نگاه کردن به تاریخ میبینیم که در زمان ائمه (علیهم السلام) دیگر با اینکه غیبتی نبوده اما بسیاری از موارد بالا اتفاق افتاده . گروهی در شناخت امام علی دچار تحیر و سرگردانی شدند و نتوانستند او را درست بشناسند و در جنگ جمل مقابل حضرت ایستاند و یا در صورت فهم نادرست از دین امام حسین (ع) رو در کربلا تنها گذاشتند . زمان امام سجاد (ع) که وی با دعا در صدد بیان معارف دین بودند مردم فیض هم نشینی را درک نکردند ، در سال هایی که امام موسی کاظم در زندان بودند هیچ کس مشتاق دیدار امام نبود و واکنشی نشان نمی دادند.
در زمان غیبت نیز می توان از وجود امام بهره ها برد . برکات امام در زمان غیبت نیز جاری است همچنانکه حضرت یوسف در زمان ناشناسی خدمات بسیاری انجام می داد . بعضی فواید مختص به حضور (ظاهری) اوست زیرا فایده آن به نفس وجود حضرت باز می گردد اما فوایدی که حاصل رفتار و عملکرد امام است چه در زمان حضور و چه در زمان غایب بودن همیشه جاریست . امام حجت زمین و موجب بقاء نوع بشر و تمام هستی است او در همه حال به هدایت و راهنمایی مردم می پردازد حفظ و بقاء دین وابسته به وجود حجت در روی زمین است و زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نخواهد شد و تمامی این فوائد در زمان غیبت نیز جاریست .
خوشا به حال کسانی که در کلاس انتظار یک جمعه هم غایب نبودند !
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
دو یوسف زمان و مردمانش
یوسف زمان ما ، مهدی آل فاطمه همانند یوسف یعقوب غیبتی در حضور دارد.یوسف مدتها با برادران خود زندگی کرده بود اما برادران او را نشناختند . مدت زمان غیبت همه چیز را از یاد برادران برد ، یوسف زهرا هم غایب است ولی در کنار ماست و در میان ما . چه تلخ و دردناک است که با بی تفاوتی از کنار مولا و محبوبمان بگذریم بدون اینکه بشناسیم او قطب عالم امکان و هستی است .
ایشان نیز همانند یوسف در کودکی از کنار قوم خویش غایب شد . کودکی در غایت زیبایی . آن یوسف زیبا مورد حسادت برادران قرار گرفت و یوسف زهرا مورد حسادت مظلوم نمایان غاصب .
برادران یوسف خواهان مرگ او شدند اما دیگران او را بسیار دوست داشتند و عزیز مصرش کردند حضرت مهدی هم چه بسیار مورد جفای دوستان قرار خواهد گرفت همان افرادی که امروز منتظرش هستند اما طردش میکنند و نمی توانند تمام الگوی محبت و عشق را تحمل کنند اما چه بسیار افراد و نا آشنایان که مجذوب عشق او شده و باورش خواهند کرد .بیایید با خلوص دل همرنگ شویم و یک صدا فریاد کنیم یوسف زهرا بیا که صادقانه دوستت داریم و یعقوب وار منتظرت هستیم . همانند حضرت یعقوب شویم که عشق یوسف را و بازگشتش را باور داشت و اهمیتی به سرزنش کنندگان نمی کرد و درخت ناامیدی را از قلب های فرزندان نیز قطع می کرد
ما همیشه درخواندن تاریخ گناه برادران یوسف را نمی بخشیم اما حداقل نیاز به آذوقه و مادیات موجب کشش برادران یوسف سوی او شد ولی گناه خویش را در تاریخ به راحتی می بخشیم که با اینهمه نیاز به سوی حضرتش ، دستی بسوی او دراز نمی کنیم تا پرده های محکم غیبت را کنار زنیم که جمال دلربایش همانند جمال یوسف عیان شود .
برادران یوسف فهمیدند که او تنها راه است و طولانی بودن مسیر را به جان خریدند ما هم میدانیم که یوسف زهرا تنها راه است ولی در مسیر دل قرار نمی گیریم ، نباشد همانند برادران یوسف او را بخواهیم ،بلکه بیایید یعقوب وار برای یوسف زهرا دلدادگی کنیم . از خدای متعال ظهورش را بخواهیم نه برای اینکه عدالت را به ارمغان بیاورد و ظلم را بر چیند و احیای دین کند ، بیاید برای اینکه دوستش داریم . دستها را به آسمان دل پل زنیم و بگوییم مهدی بیا چون دوستت داریم .
امام صادق در فرازی از دعای ندبه : « بِنَفسِی أنت مِن مُغیّب لَم یَخلُ مِنّا ، بنَفسی أنتَ مِن نازِحٍ ما نَزَحَ عنّا » بحار الانوار ، ج 36 ،ص296
ثروتمندان در آخرالزّمان
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:
در آخرالزّمان صاحب مال، بزرگ شناخته می شود. (1) و مردم آن زمان اموال خود را در غیر طاعت خداوند بسیار خرج می کنند و در طاعت خداوند از اندک هم دریغ می ورزند و مال های عظیم خرج می شود در چیزهایی که مورد غضب خداوند می باشد. (2)
در آن زمان غنی و ثروتمند(از چیزی) نمی ترسد مگر از فقر و تهی دستی؛ به گونه ای که در روز جمعه نیازمندی میان دو نماز از مردم درخواست کمک می کند و کسی در کف دست فقیر چیزی نمی گذارد. (3)
در آن زمان شخصی که مال زیادی دارد، از آن وقتی که مالک آن شده است زکات آن را نپرداخته است. (4)
در آن زمان مال به دست کسی می افتد که شایستگی آن را ندارد. (5)
امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرمایند: بر مردم، زمانی فرا می رسد که در آن زمان شخص ثروتمند و توانگر، آنچه که از مال و دارایی، در دست خود دارد بر دندان می گیرد (یعنی بخل ورزیده و در راه خدا انفاق نمی کند) در حالی که خداوند عزّوجل در قرآن کریم می فرماید: «ولا تَنسوا الفَضل بینَکم» (6) فضل و احسان را در میان خود فراموش نکنید. (7)
پي نوشته ها :
۱. مهدی منتظر، ص ۱۴۳.
۲. الملاحم طاوویی، ح۵، ص ۴۲ از بحار الانوار، ج۱۳، ص ۱۶۸.
۳. نوائب الدهور، ح۱، ص ۱۸۳.
۴. بحار، ج۱۳، ص ۱۶۸.
۵. الملاحم، ح۳، ص ۲۳.
۶. سوره بقره(۲)/ آیه ۲۳۷.
۷. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۴۶۸.
۸. نشانه های ظهور، ص ۶۸و۶۹.
<< 1 ... 137 138 139 ...140 ...141 142 143 ...144 ...145 146 147 ... 328 >>