از اربعین تا ظهور منجی
بر اساس پژوهشهای صورت گرفته در متن روایات اهل بیت علیهم السلام، در 308 مورد در معرفی حضرت مهدی (عج)، از امام حسین (ع) نام برده شده است.
حجم کثیری از روایاتی که از کلام امام حسین (ع) یا از کلام حضرت مهدی (عج) هستند نیز، حاوی تبیین رابطهای بیبدیل میان این دو امام شیعه است. امام زمان (عج) در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه خطاب به امام حسین (ع) و واقعه عاشورا میفرمایند:
«اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و مقدرات، از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه میکنم و به جای قطرات اشک، بر تو خون میگریم.»
در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل است که فردی به نام حارث اعور به امام حسین (ع) عرض میکند منظور از آیه شریفه «وَ الشَّمْسِ وَ ضحَُئهَا»، (سوگند به خورشید و گسترش نور آن)، چیست؟
امام حسین (ع) در پاسخ حارث میفرمایند:
مراد از خورشید، رسول الله صلی الله علیه و آله است. حارث در سؤال دیگری میپرسد منظور از آیه شریفه «وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَئهَا»، (سوگند به ماه چون پس از آن آید)، چیست؟ امام (ع) میفرماید: منظور از ماه، امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که بعد از پیامبر (ص) میباشد.
حارث میپرسد آیه شریفه «وَ النهََّارِ إِذَا جَلَّئهَا»، (و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد)، به چه معناست؟ امام حسین (ع) به حارث میفرماید: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) که زمین را مملو از عدل و داد خواهد کرد.
شیخ علی یزدی حائری از محدثان بزرگ شیعه در نقل روایتی پیرامون نشانههای ظهور می گوید، در هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) در مکه میان رکن و مقام میایستد و برای معرفی خود به مردم جهان از پنج جمله کلیدی استفاده میکند:
یک. «الا یا اهل العالم انا الامام القائم.» آگاه باشید ای جهانیان که من امام قائم هستم.
دو. «الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم.» آگاه باشید ای اهل عالم که من شمشیر انتقام گیرنده هستم.
سه. «الا یا اهل العالم إنّ جدی الحسین (ع) قتلوه عطشانا.» بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین (ع) را در حالی که تشنه بود کشتند.
چهار. «الا یا اهل العالم إنّ جدی الحسین (ع) طرحوه عریانا.» بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین (ع) را عریان روی خاک افکندند.
پنج. «الا یا اهل العالم إنّ جدی الحسین (ع) سحقوه عدوانا.» آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین (ع) را از روی کینه توزی پایمال کردند.
مرحوم آیت الله بهجت در توضیح مختصری در مورد این روایت میفرمایند:
«امام زمان (عج) خودش را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می کنند. بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (ع) را شناخته باشند. اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین (ع) را نمی شناسند و این تقصیر ماست؛ چون ما برای سیدالشهدا (ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیاده روی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین (ع) به عالم است. با اینکه زیارت سیدالشهدا (ع) در اکثر برهه های تاریخی به سختی انجام می شد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود عاشقانه خطرات را به جان می خریدند و به پابوسی امام حسین (ع) در روز اربعین نائل می شدند.»
آیت الله صدیقی از شاگردان برجسته آیت الله بهجت نیز در بیانی با اشاره به روایت مذکور، مهمترین نقش زنده نگاه داشتن فرهنگ عاشورا و یاد امام حسین (ع) را ایجاد مقبولیت عمومی برای حضرت مهدی (عج) در زمان ظهور میداند.
آقا و مولای ما، یابن الآیات و البینات
یابن البراهین الواضحات
دل بی قرارم در انتظار روز دیدارت همچنان بیتاب است
بیتاب است و بیقرار از ظلمهای زمانه، از موشکهای روانه به سوی کودکان در خانه
یابن الخَضارِمهِ المُنَتجِبین
عطش ما طولانی شد
کی شود که به جویبارهای رحمتت در آییم، و از عدالت گستردهات سیراب شویم
کی شود پرچم ظلم به زیر کشیده باشی و عَلَم عدالت برافراشته
یابن النَبَاءِ العظیم
ما تشنهی آن روزیم که کافران و منکران را نابود و ریشهی ستمکاران را از بیخ برکنی
خبری عظیم که لرزه بر جان ظالمان میاندازد
و شیعیان را تشنهتر میکند
تشنهی دیدار رخ مولای عدالت گستر
مولایم!
این عطش طولانی قلبهای ما را خشکانده و سوز دل ندیدنت، جانهایمان را به آتش کشیده
مولایم! خداوند شمار را آفرید تا اساس ظلم و عُدوان را بر اندازی
بیا که فقط تو شوکت ستمکاران را در هم میشکنی و دشمنان خدا را ذلیل و زبون
و فقط تویی که همه را به گرد کلمهی تقوا جمع میکنی و دوستان خدا به سوی تو میآیند
آنگاه پرچم هدایت در جهان میافرازی و دلها را خشنود میگردانی
مولایم! چشمانم به اندازه چشم بر هم زدنی هم منتظرند
حتی نزدیکتر.
تاریخچه شب یلدا
شب یلدا، درازترین شب سال و یکی از بزرگترین جشن های ایرانیان است. ایرانیان همواره شیفته شادی و جشن بوده اند و این جشن ها را با روشنایی و نور می آراستند. آنها خورشید را نماد نیکی می دانستند و در جشن هایشان آن را ستایش می کردند. در درازترین و تیره ترین شب سال، ستایش خورشید نماد دیگری می یابد. مردمان سرزمین ایران با بیدار ماندن، طلوع خورشید و سپیده دم را انتظار می کشند تا خود شاهد دمیدن خورشید باشند و آن را ستایش کنند. خوردن خوراکی ها و مراسم دیگر در این شب بهانه ای است برای بیدار ماندن.
ریشه کلمه یلدا متعلق به زبان سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، سیصد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میترائیسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. وقتی میترائیسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز ۲۱ دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به ۲۵ دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره بالای آن هم یادگاری از کیش مهر است.
در ایران و سرزمینهای همفرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام میبرند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یکم دیماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود؛ اما میدانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمیشده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی میرسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب میشود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز میگردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در ششماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندکی پایینتر از محل پیشین خود در افق طلوع میکند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایینترین حد جنوبی خود با فاصله ۵/۲۳ درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته میشد و آنرا گرامی و فرخنده میداشتند.
در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمههای آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکیهای فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
تنوع برگزاری یلدا
یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. نقل خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی و صفا سحر کنند.
در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن نباشد. در نقاط مختلف ایران، انواع تنقلات و خوراکی ها به تبع محیط و سبک زندگی مردم منطقه مصرف می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
یکی از دلایل گرفتن جشن دراین شب زاده شدن ایزدمهر است.
مهر به معنای خورشید و یکی از بغان ایرانی و هندی است و تاریخ پرستش به سال ها پیش از زرتشت می رسد. پس از ظهور زرتشت، این پیامبر ایرانی خدای بزرگ را اهوارمزدا معرفی کرد. ایزدان و بغان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم کرد. در باور زرشتی، بغان تیره اهورایی ستوده و تیره دیوانی نکوهیده شود. یکی از ایزدان اهواریی مهر ایرانی و هنی بود. مهر ایزدی نیک است و قسمتی از اوستا به نام او، نام گذاری شده است. در مهریشت اوستا آمده است: «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید».
ایزد مهر در یکی از شهرهای خاوری ایران از دوشیزه ای به نام ناهید زاده شد. پس از مدت اندکی کشور به کیش مهرپرستی گروید. مهرپرستی از مرزهای ایران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرویدند و دین رسمی رم شد. «یولیانوس» یا «ژولیان» یکی از پادشاهان رومی گروه گروه مردم ترسا را به دین مهر می کشاند و دعوت می کرد. هنوز هم نیایش های این شاه رومی با مهر برجاست. «ای پدر در آسمان نیایش مرا بشنو» «یولیانوس» در این نیایش خدا را پدر می نامد. این اسمی بود که ترسایان به تقلید از مهرپرستان بر خدای خود گذاشتند. رومیان سال های بسیار تولد مهر و شب چله را جشن می گرفتند و آن را آغاز سال می دانستند. حتی پس از گسترش دین مسیحیت، باز کشیشان نتوانستند از گرفتن این جشن ها جلوگیری کنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ این شب را زادروز تولد عیسی معرفی کنند تا روز ۲۵ دسامبر را به بهانه تولد عیسی جشن بگیرند نه تولد ایزدمهر، هنگامی که به آیین و مراسم مسیحیان در کریسمس نگاه می کنیم بسیاری از نشانه های ایرانی این مراسم را در می یابیم. ایرانیان قدیم در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره ای و طلایی می آراستند. بعدها مسیحیان درخت کاج را به تقلید از مهرپرستان و ایرانیان تزیین کردند. مهر از دوشیزه با کره ای به نام آناهیتا در درون غاری زاده شد که بعدها مسیحیان عیسی را جایگزین مهر و مریم را جایگزین آناهیتا قرار دادند. یکی دیگر از وام گیری های مسیحیان از مهرپرستان، روز مقدس مسیحی یعنی یکشنبه است.
حب ولایی یا حب دلی
یکی از اشتباهاتی که امروزه در مورد مردم کوفه در ذهن ها هست این موضوع شیع بودن مردم کوفه و تنها گذاشتن امام (ع) می باشد،از این منظر باید توجه داشت، اینکه مردم کوفه علوی بودند نه به این منظور هست که حضرت امیر(ع)، و فرزندانش را به عنوان ولی خدا قبول داشته باشند بلکه به حضرت امیر و فرزندانش بخاطر شناختی که در دوران خلافت حضرت داشتند آشنا بوده و محبتی از آنها در دلشان وجود داشت ، بنابر این باید به این نکته ظریف توجه کرد که جامعه کوفه آن زمان، نه تشیع به مفهوم نظری امروز بود و نه جامع ولایی، بلکه یک جامعه محبی نسبت به امام (ع) بود…بنابراین ، حب تنها نمی تواند باعث یزیدی شدن را بگیرد بلکه ولایت ، یعنی همان باور واسطه فیض بودن و تنها راه سعادت بودن ولی یک امر والاتریست که انسان را حاضر می کند تا در این راه جانش را هم فدا سازد…
*********
در سال های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین، و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبة سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانة ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردار شهید بیژن گرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکایی ها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.
اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصلة ۱۳ مایلی غرب جزیرة فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنة آن ایجاد گردید. در پی این حماسه مرحوم حاج سید احمد خمینی به شهید مهدوی می گوید که دل امام را شاد کردید.
آیا این چیزی است جز اطاعت ولایی و حب ولایی؟؟؟؟
*************
مأمون رقّی نقل میکند: خدمت امام صادق(ع) بودم که سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام کرد و نشست. سپس گفت ای فرزند رسول خدا! چقدر شما رئوف و مهربان هستید. شما امام هستید، چرا دفاع از حق خود نمىکنید با اینکه بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید.
امام(ع) فرمود: «خراسانى بنشین، خوش آمدی». سپس به خدمتکار فرمود: «تنور را روشن کن!».
خدمتکار امام(ع) تنور را روشن کرد. و امام(ع) رو به مرد خراسانى نموده، فرمود: «داخل تنور شو!».
خراسانى با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. از جرم من در گذر، خدا از تو بگذرد.
امام(ع) فرمود: «تو را بخشیدم».
در این هنگام هارون مکى وارد شد در حالیکه کفش خود را با دست گرفته بود، گفت: «السلام علیک یا ابن رسول اللَّه».
امام(ع) فرمود: «کفشهایت را بیانداز، برو داخل تنور بنشین!».
هارون مکی، کفشهایش را انداخت و در داخل تنور نشست.
در این هنگام امام(ع) با مرد خراسانی به سخنگفتن پرداخت و مانند کسی که در خراسان بوده از جریانهاى آن منطقه خبر داد. سپس فرمود: «خراسانى برو ببین در تنور چه خبر است».
خراسانی میگوید: به جانب تنور رفتم، دیدم هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از تنور خارج شد، و به ما سلام کرد.
امام(ع) فرمود: «از اینها در خراسان چند نفر پیدا مىشود؟!»
خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست.
امام(ع) فرمود: «به خدا یک نفر هم پیدا نمىشود، ما زمانى که پنج نفر یاور مانند این (هارون مکی) نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم»
(ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل أبی طالب (ع)، ج 4، ص 237، ، علامه، قم، 1379ق؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 47، ص 123، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.)
****************
امام زمان خودمان را چگونه یاوریم؟ حب امام ، حب دلی است یا حب ولایی؟
فتامل …
-حضرت آیتا… حسنزاده آملی، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و
ایشان را مولا خطاب میکنند. آقا ناراحت شده و به علامه میفرمایند
این کار را نکنید. علامه حسنزاده میفرمایند: اگر یک مکروه از شما
سراغ داشتم این کار را نمیکردم.
-ایشان در جای دیگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون
ایشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است. این جملات وقتی
بیشتر معنا پیدا میکند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف
آیتا… طباطبایی درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند:
حسنزاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج). راهی که حسنزاده در
پیش دارد، خاک آن توتیای چشم طباطبایی.
-آیتا… حسنزاده آملی میفرمایند: رهبر عظیمالشأنتان را دوست
بدارید، عالمی، رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی،
پاک منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده، قدر این نعمت عظما را که خدا
به شما عطا فرموده، قدر این رهبر ولی وفی الهی را بدانید، مبادا این
جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این
نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیامبر و آل پیامبر
سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیتا… معظم
خامنهای عزیز را مستدام بدار.علامه حسن زاده،رهبری
<< 1 ... 130 131 132 ...133 ...134 135 136 ...137 ...138 139 140 ... 328 >>