بين دو جاهليت مبعوث شدم
امالى شجرى از حصين بن مخارق از موسى بن جعفر از پدرش از پدرانش از على(عليه السلام) آورده است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود : « بين دو جاهليت مبعوث شدم كه دومى بدتر از اوّلى است » .
منبع ديگرى براى اين حديث مهم ، نيافتم . حديث دلالت دارد كه جاهليت دوم كه پس از پيامبر واقع مى شود ، بدتر از جاهليتى است كه پيش از ايشان بوده است . هرگونه اى كه روايت را تفسير كنيم ، جاهليت غربى كنونى ، جزئى از آن است ، اگر تمام آن نباشد ! مؤيد اين مطلب ، فرمايش خداست :
« اى همسران پيامبر ! در خانه هاى خود بمانيد و همچون دوران جاهليت نخستين ( ميان مردم ) ظاهر نشويد ، و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و خدا و رسولش را اطاعت كنيد . خدا فقط مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد » ( احزاب/33 ) .
آيه به جاهليت دوم اشاره دارد و از نشانه هايش آن است كه زنان به گونه اى كه در زمان جاهليت نخست مرسوم بود ظاهر مى شوند . در اين آيه بحث هايى وجود دارد كه مربوط به موضوع ماست ، از جمله آن كه ظهور امام مهدى(عليه السلام) پس از جاهليت دوم است كه شر و زيان آن براى بشر بيشتر از جاهليت اوّل است .
چه کنیم ا از فتنه سفیانی نجات پیدا کنیم؟
نعمانى از محمد بن مسلم آورده است كه شنيدم ابو جعفر باقر(عليه السلام) فرمود: تقواى الهى پيشه كنيد و با ورع (= پرهيز از حرام) و اجتهاد (= كوشش در انجام واجبات) در راه اطاعت خدا بر عقيده تان ، يارى بجوييد .
وقتى يكى از شما به سراى آخرت شتافت و درهاى دنيا به رويش بسته شد ، بالاترين توشه اى كه مورد غبطه و رشك ديگران واقع مى شود ، ديندارى و پرهيزكاريش است . وقتى انسان به سراى ديگر گام نهاد ، مى داند كه به پيشواز نعمت ها و بخشش هاى الهى و مژده رفتن به بهشت مى رود و از چيزى ]شيطان [كه مى ترسيده ، ايمن است . همچنين يقين خواهد كرد كه باور و دينى كه در دنيا بر آن ثابت قدم بوده ، حق و درست است و كسانى كه با دين مخالفت مىورزيدند ، باطلند و هلاك خواهند شد ! پس شما را ]بر اين عقيده[ مژده مى دهم ، باز بشارت مى دهم ! چه مى خواهيد ؟ آيا نمى بينيد كه دشمنانتان در راه ارتكاب گناهان الهى كشته مى شوند و براى رسيدن به دنيا يكديگر را به قتل مى رسانند ، ولى شما چنين نيستيد و به دور از آنها ، در خانه هايتان ، آسوده و در امانيد . بلاى سفيانى كه از دشمنان ماست ، برايتان كافى است .
وى از نشانه هايى است كه برايتان (براى فهم نزديكى ظهور) قرار داده شده است . وقتى اين فاسق خروج كند ، در جاى خود بمانيد ، چون تا يك يا دو ماه پس از خروجش ، خطرى متوجه شما نيست اما تعداد زيادى بجز شما (شيعيان) را خواهد كشت .
برخى اصحاب پرسيدند : در آن اوضاع ، با عيال ( زن و فرزند ) خود چه كنيم ؟ فرمود : مردان خود را از سفيانى دور كنيد، چون كينه و حرص شيعيان را به دل دارد ، ولى به زنان ان شاء الله گزندى نخواهد رسيد .
پرسيدند : مردان از دست او به كجا فرار كنند ؟ فرمود : بعضى به مدينه يا مكه يا جاهاى ديگر مى گريزند اما وقتى لشكر آن فاسق (= سفيانى) به آنجا رو آورد ، چه مى كنيد ؟! به مكه برويد كه محل گردهمايى شماست ، فتنه او به اندازه زمان حاملگى يك زن يعنى نُه ماه طول مى كشد . ان شاء الله بيش از اين نخواهد بود !
شیاطین آخرالزمان در رسانه زمینهساز
برنامههایی که هدف نهاییشان این است که به بیننده خود بفهمانند اربابان رسانهای غرب در پرتو این آثار، تنها سرگرمی را مد نظر ندارند و در پی انتقال مفاهیم دینی یا فرقهای خود هستند. هدفی که در نهایت با توجه به آن، بیننده باید با دقت و البته نگاهی انتقادی با آثار غربی به ویژه آثار هالیوودی روبهرو شود. عمده محتوای نشانهگرفتهشده از سوی این کارشناسان هم نگاه آخرالزمانی این آثار است.
تا اینجای کار بر من و شمای بیننده اثبات خواهد شد که در رسانههای غربی هستند محتوانگارانی که به نویسندگان آثار منتقل میکنند تا برای نمونه باید در ده سال آینده فلان ارزش آپوکالیپتیک یا اومانیستی یا پروتستانی ترویج شوند. ولی باید این پرسش را از اربابان رسانهای خودمان نیز پرسید اگر ساعت شنی برعکس شود، روال به مانند پیش طی میشود. به بیان دیگر آیا کارشناسان رسانهای غربی اگر تولیدات رسانهای ده سال اخیر ما را (برای نمونه دهه هشتاد) بررسی کنند، میتوانند به بینندگان خاورمیانهای خود هشدار دهند که رسانه ملی جمهوری اسلامی یا سینمای ایران به دنبال ترویج فلان باور آپوکالیپتیک شیعی است یا در پی صدور فلان نگاه ایدئولوژیک و انقلابی خود است.
شاید شما نیز شاهد برنامههای گوناگونی در رسانه ملی بودهاید با محوریت بررسی تولیدات هنری و رسانهای غربی که در آنها به واکاوی محتوای آخرالزمانیشان پرداخته شده است و کارشناسان مدعو این گونه برنامهها درباره محتوای سازماندهیشده این آثار در راستای عقاید “اوانجلیستی” یا “صهیونیسم مسیحی” داد سخن راندهاند و صدالبته بیراه نیز نمیگویند.
برنامههایی که هدف نهاییشان این است که به بیننده خود بفهمانند اربابان رسانهای غرب در پرتو این آثار، تنها سرگرمی را مد نظر ندارند و در پی انتقال مفاهیم دینی یا فرقهای خود هستند. هدفی که در نهایت با توجه به آن، بیننده باید با دقت و البته نگاهی انتقادی با آثار غربی به ویژه آثار هالیوودی روبهرو شود. عمده محتوای نشانهگرفتهشده از سوی این کارشناسان هم نگاه آخرالزمانی این آثار است.
تا اینجای کار بر من و شمای بیننده اثبات خواهد شد که در رسانههای غربی هستند محتوانگارانی که به نویسندگان آثار منتقل میکنند تا برای نمونه باید در ده سال آینده فلان ارزش آپوکالیپتیک یا اومانیستی یا پروتستانی ترویج شوند. ولی باید این پرسش را از اربابان رسانهای خودمان نیز پرسید اگر ساعت شنی برعکس شود، روال به مانند پیش طی میشود. به بیان دیگر آیا کارشناسان رسانهای غربی اگر تولیدات رسانهای ده سال اخیر ما را (برای نمونه دهه هشتاد) بررسی کنند، میتوانند به بینندگان خاورمیانهای خود هشدار دهند که رسانه ملی جمهوری اسلامی یا سینمای ایران به دنبال ترویج فلان باور آپوکالیپتیک شیعی است یا در پی صدور فلان نگاه ایدئولوژیک و انقلابی خود است.
در حقیقت پرسش اصلیتر این است که ما برای دینمان (و نه متدینین و مسلمانان) چه کردهایم یا به بیان روشنتر، ما برای خدایمان و دین وی چه کردهایم؛ همان “اسلام عزیز” امام خمینی رحمت الله علیه. اگر باور داریم تفارق باور امام خمینی با دیدگاههایی مانند دیدگاههای مرحوم مهندس “بازرگان” در این است که اولی همه چیز را برای اسلام و دومی اسلام را برای سعادت بشر میخواسته، باید از خود بپرسیم اگر پیرو نگاه نخستیم و داعیه آن داریم، رسانههایمان برای ترویج، باوراندن و تعظیم اصلیترین باور شیعه یعنی “انتظار” چه کردهاند؟
اینکه تو باید برای یک امام منتظر بمیری و بمیرانی. کدام داستانها، فیلمهای سینمایی، تلهفیلمها و سریالهای باورپذیر و تاملبرانگیزی با محتوای آپوکالیپتیک شیعی داریم که در نگاه دیگران کنجکاوی برانگیزند. شاید مهمترین رسالت کنونی رسانه تلاش برای تبیین و تقدیس دین و باورهای آن است. نوعی فداکاری برای دین و خدای آن از راه گفتن و گفتن باورهای دینی برای قبولاندن آن به مخاطب. رها ساختن دین و باورهای مهم و البته چالشبرانگیز آن در میانه و رفتن پی شتر خویش و تنها گذاردن کعبه برای ابرههها کار رسانه کنونی نیست؛ هست؟
رسانه برای تبیین مفهوم انتظار چه باید کند؟ یا باورهای پیشینی و پایه “رسانه زمینهساز” چیستند؟ پرداخت گلدرشت به مفهوم انتظار به روشهای پروپاگاندایی یا آوردن مفهوم انتظار، رجعت، ولایت و مانند آن در ریزترین جزئیات درامها؟ رسیدن به پاسخ این پرسشها در گرو درک این است که بزنگاه مواجهه رسانه با مفهوم عصر ظهور و انتظار چیست؟ تا این بزنگاهها درک نشوند بدیهی است تعامل رسانه با مفاهیم آخرالزمانی شکل و مسیر سازماندهیشده پیدا نخواهند کرد. نگارنده در تلاش است این بزنگاهها را بیان کند ورنه قالبهای پرداخت رسانهای این بزنگاهها چیزی فراتر از داستان، شعر، سینما، تلهفیلم، تئاتر، تلهتئاتر، سریال و ویدیوکلیپ نخواهد بود.
“حقیقت یک نقطه بود، ولی جاهلان آنقدر در کنارش نقطه گذاردند که حقیقت گم شد.” در عصر رسانه مهمترین دلیل نیاز بشر به ظهور منجی چیزی فراتر از گرسنگی و بیعدالتی اقتصادی یا اجتماعی است. باور به اینکه دلیل تامه و نهایی ظهور روی آوردن نخبگان به منجی است و روی آوردن عوام (که از سر گرسنگی، تشنگی، فقر اقتصادی و بیعدالتی اجتماعی “الغوث” میگویند) کارساز نهایی نخواهد بود، ما را به این مهم رهنمون میسازد که نخبگان از چه چیزی مستأصل میشوند جز گم شدن حقیقت و روی آوردن مردمان به حقایق رسانهای توخالی؛ رسانههای نقطهگذار حقیقتگمکن گندمنمای جوفروش.
حقیقتگویانی که تنها باعث اضطراب بیشتر میشوند حال آنکه “النجاة فی الصدق” و چه آرامشی بیشتر از دست یافتن به صدق. همه رویکردها و تلاشهای بشر برای رسیدن به آرامش است و آرامش یعنی سعادت و خوشبختی. پس بشر از هر چیزی که او را مضطرب کند (بیماری، فقر، حوادث پیشبینینشده، مرگ، پیری و ناتوانی، جهل و…) رویگردان است و برای رهایی از آنها تلاش میکند و هرگاه در برابر این حوادث کم میآورد به پناهگاه خودکشی یا مخدر روی میآورد و البته برخی به دین، فرقه و عرفان روی میآورند. حال یکی از مهمترین دغدغههای عصر رسانه جهلی است که حاصل نشناختن حقیقت است و نه ندانستن حقیقت. انسان معاصر در برابر موجی از گزارهها تنها مانده و نمیداند کدامش حقیقت است. گزارههایی که از سرچشمههای بیشماری چون فیس بوک، توئیتر، وبلاگ، پیامک، تلفن، ماهواره، سینما و… به سوی وی روان هستند و او در سیلاب چنین اخباری غرق میشود، بیآنکه بداند کدامین حقیقت بودند. تلاش مخاطب نخبه برای درک حقیقت و کنار زدن ناراستیها او را مضطرب و خسته میکند.
پس یا از حقیقت فرار میکند یا یکی از اربابان رسانهای را به عنوان بلندگوی حقیقت انتخاب میکند که خب نتیجه از پیش مشخص است.
بزنگاه اول اینجاست: دجالهای آخرالزمانی به نام رسانه که نمیگذارند حقیقت به تمامه عیان شود؛ در نهایت در فردای ظهور است که وقتی منجی با مدد امارههای ماورائی و پیروانش حقیقت خود را به دنیا عرضه میکند خیل جاهلان و مضطربان به وی رو میآوردند و در پرتو این حقیقتنمایی است که خیل جبهه حقیقت در برابر باطل صفحهآرایی کرده و کار بر اهل باطل دشوار میشود. این همان بزنگاه اصلی ظهور است که بخش زیادی از کار دنیا وقتی به سامان میرسد که مردم حقیقت را در مصداق خارجیاش یعنی منجی تحقق یافته مییابند، وی را باور میکنند و در نهایت تحت ولایت وی حاضر به جانفشانی و فتح دنیا میشوند. همین است که باعث خواهد شد فتحالفتوح منجی با کمترین هزینه و خونریزی همراه باشد، چون مردم خسته از ناراستیها دسته دسته به وی رو میآورند.
حال باید دید این بزنگاه در آثار رسانهای چه اندازه خود را نشان میدهد. اینکه رسانه در عِده و عُده تلاش کند بلندگوی آن رسانه وقت ظهور شود. پوشش کامل عمده زبانهای رایج دنیا در کنار ترویج باورهای آخرالزمانی شیعی در قالبی ناملموس و البته مبتنی بر تکرار.
سیدحمیدرضا قادری/ منبع: موعود
این گونه شــیــطان بیچاره می شود:
ابلیس میگوید: من در پنج مورد، دیگر چاره و حیلهای ندارم که بتوانم بنیآدم را قبضه کنم و غیر این موارد، انسانها در قبضة قدرت و وساوس من هستند:
1. کسی که با نیّت راست و درست به خداوند پناهنده شود و در تمامی کارهایش به خدا تکیه کند و به حبل او چنگ بزند؛
2. کسی که در طول روز و شب، ذکر مدام و توجّه مستمرّ به حق تعالی داشته باشد؛
3. کسی که برای برادر مؤمنش بپسندد و راضی باشد، هرچه را برای خود میپسندد و راضی است؛
4. کسی که در وقت رسیدن سختیها ومصائب، بیتابی و ناشکری نکند و راضی به قضای الهی باشد؛
5. کسی که راضی و خشنود باشد، به آنچه که خداوند برای او روزی و مقدّر نموده و برای روزی خود مهموم و غمگین و ناراضی نباشد.
کدام ریا اشکال ندارد؟
” ریا در عبادات است و عبادتى که ریا دارد حرام است و بعضى گفته اند: ریا در عبادات مبطل هم هست ، در غیر عبادات ریا اشکال ندارد.
ولى خود ریا مى تواند راه چاره و علاج ریا باشد. به این صورت که با تاأمّلات صحیح ریا را بالا ببرد!
مثلاً گاهى انسان مى خواهد پیش رئیس شهربانى احترامى پیدا کند و توجّه او را به خودش جلب کند، پیش پاسبانى مى رود و سعى مى کند نظر او را جلب کند و سپس او را بین خود و رئیس شهربانى واسطه قرار دهد. در اینجا انسان خوب است با خود بگوید: این پاسبان که تنها واسطه است و اگر هم کاغذى بنویسد و وساطتى کند باز دست آخر خود رئیس شهربانى باید پاى ورقه را امضا کند.
پس خوب است مستقیماً نظر خود رئیس شهربانى را جلب کنم که مقام بالاترى است و اصلاً کار خوب و عمل نیک را مثلاً به خود رئیس شهربانى نشان دهم . یعنى براى مقام بالاتر ریا کنم!
همچنین اگر انسان عاقل باشد و توجه پیدا کند که مقامى بالاتر از رئیس شهربانى (مثل وزیر، نخست وزیر و رئیس جمهور) وجود دارد، مى گوید: خوب است کار خیر و عمل نیک خود را به وزیر یا به نخست وزیر و بالاخره به مقام بالاتر نشان دهم ! یعنى همیشه انسان باید ریا را براى مرتبه اقوى انجام دهد. اگر چنین باشد، در واقع مى توان گفت ریا علاج ریا مى شود.
بنابراین، اگر در عبادات نیز نسبت به اقوى و بالاترین موجود یعنى خداوند ریا کنیم اشکال ندارد و علاج ریا مى شود.
در زمینه ریا در روایت آمده است: «کسانى که در هنگام نماز به این سو و آن سو نگاه مى کنند تا مردم آنها را تماشا کنند، به صورت حمار محشور مى شوند.» واقعاً هم همینطور است ، آیا این حماریّت نیست که آدم جلو وزیر و رئیس شهربانى به پاسبان نگاه کند؟ حماریّت است آقا. ولى خوشمان مى آید، با این حماریّت ساخته ایم !
از طرفى اگر به ما حمار بگویند ناراحت مى شویم و بدمان مى آید! ولى باید گفت : کار شبانه روزى تو همین است چرا بدت مى آید؟!
لکن امان از بى سوادى و بى علمى ، این بى سوادى آدم را به جاى مکّه به ترکستان مى برد، از روز اوّل همین بى سوادى ابلیسِ دشمن ، آدم را بیچاره کرد.
خود او هم گفت : اى خدا، همه بندگانت را گمراه مى کنم (اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ). او نیز جاهل بود و با اینکه پیش از آن عابد بود، ولى علم نداشت و ناقص بود، در مورد سجده در برابر آدم علیه السّلام به خدا گفت : سجده نمى کنم ، چون (خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ)
خوب این صغراى قضیّه بود. کبراى برهانش را ببین که هر کس از آتش است بالاتر و هر کس از خاک است پایین تر است ؟!
خوب باید پرسید: به چه دلیل و به چه برهانى چنین است ؟ این لباس ظاهرى که ملاک نیست ، شما ببینید تناسب و زیبایى حیوانى مثل طاووس و دیگر حیوانات چه قدر است . روحانیت جنّ و ملک هم با روحانیت انسان مقایسه نمى شود، روح انسان هر چند لباسِ گِلى به تن دارد ولى بسیار مى تواند اوج بگیرد و بالاتر برود. اصلاً لباس که ملاک نیست ، آیا اینکه یکى عباى نائینى داشته باشد و دیگرى عباى افغانى ، نشانه کمال و نقص است ؟ ما هم اگر بى سواد شدیم مثل ابلیس مى شویم و به ضلالت مى افتیم ، لازمه ضلالت هم این است که تعدّى مى کند، یعنى انسان گمراه و ضالّ، مضلّ و گمراه کننده نیز مى گردد و مى خواهد دیگران را هم مانند خود کند، پس بترسید از بى سوادى .
امان از بى سوادى و بى علمى ، این بى سوادى آدم را به جاى مکّه به ترکستان مى برد، از روز اوّل همین بى سوادى ابلیسِ دشمن ، آدم را بیچاره کرد. خود او هم گفت : اى خدا، همه بندگانت را گمراه مى کنم (اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ). او نیز جاهل بود و با اینکه پیش از آن عابد بود، ولى علم نداشت و ناقص بود، در مورد سجده در برابر آدم علیه السّلام به خدا گفت : سجده نمى کنم ، چون (خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ)
این از بى سوادى است که آن آقا مى گوید: قرآن فرموده ( وَ الاْرْضَ وَضَعَها لِلأنامِ) پس معنایش این است که هیچ مِیزى (تفاوت و اختلاف ) نیست و همه در مالکیّت و در بهره ورى از زمین یکسانند، او نمى داند که این «لام »لام عاقبت و انتفاع است ، و نمى داند باید روایاتى را نیز که مفسّر آیه است ملاحظه کرد. این آدمهاى بى سواد، مردم مثل خود را هم گمراه مى کنند، اوّل با قرآن جلو مى آیند ولى هدف این است که همین قرآن را از دست مردم بگیرند، کار به جایى مى رسد که مى گوید: قرآن را بسوزانید.
البته ما به این امر مى خندیم ، ولى واقع همین است که اگر در استدلال قوى نباشیم دشمنان بر ما غالب مى شوند، آنها پول خرج مى کنند همین بى سوادها را با پول مى خرند. و در نتیجه این بى سوادى ، دین درست مى کند. آن بهائى گفته است که : اصلاً در قرآنِ شما نیز به «سید على محمد باب » اشاره شده است و همین (حم عسق ) یعنى «قائم سید على محمد» البته باید از چپ بخوانید!
آقا، پس ما براى تمام مطالب محتاج علم و استدلالیم و بیشتر از هر چیز به اینها محتاجیم ؛ زیرا مسئله ، مسئله دین است، باید در مقابل این بى سوادى و جُهّال وارداتى بایستیم . اینها روى افرادشان کار مى کنند، لازم نیست رسوا هم بشوند زیرا این افراد بطور مخفیانه پول مى گیرند.
پس ما باید علم کلام را خوب یاد بگیریم و در برابر اینها پاسخگو باشیم ، و گرنه گرگ ها ما را مى خورند آنچنانکه به هضم رابع برسد!! “
<< 1 ... 123 124 125 ...126 ...127 128 129 ...130 ...131 132 133 ... 328 >>