قـدر سختی های زندگی را بدانیم
به قول یکی از اولیای خدا
مشکل و سختی که به ما میرسه … دو علت داره
یا نتیجه عملکردمونه .
مثلا کسی که بد رانندگی کنه … با تصادف نتیجه اش رو می بینه
یا کسی که در طول سال درس نخونده …
شب امتحان تا صبح بروی خودش فشار میاره
و بیدار میمونه تا موفق بشه…
این نتیجه عملکرد خودشه ..
نتیجه کم کاری یا اشتباهاته فرده که دچار مشکل میشه
اما علت دوم ممکنه برای رشدمون باشه
برای رشد کردن باید انسان تو سختی قرار بگیره
همونطور که یک دونه گندم تا تو دل سخت وتاریک خاک قرار نگیره
جوانه نمی زنه و رشد نمیکنه
همونطور که اگر بخوای عصاره یک میوه رو بگیری
باید فشار بدی تا خالصش از ناخالصی و تفاله جدا بشه
این جام بلاها فرصتیه برای رشد و بالا رفتن ….
البته یک عده هم با ناشکری فرصت رو از دست میدن
به جای اینکه این موقعیت رشد کردن
که براشون پیش اومده رو شکرکنند
به این و اون زمین و اسمون بد و بیراه می گند
یادمون باشه همه اینها لطف خداست
هم سختیهایی که برای رشدمونه …. لطف خداست
هم سختیهایی که به خاطر عملکردمونه
چرا که باعث میشه دوباره تکرار نکنیمش
و عقوبتش اون دنیا ازمون برداشته بشه
پس قـدر سختی های زندگی را بدانیم و عبرتـــــ بگیریم
چرا برای تعجیل در فرج امام زمان (عج) دعا می کنیم؟
از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل شده که فرمودند:
شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمی خواهند، اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد.
حضرت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقیع شریف خطاب به شیخ مفید می فرمایند:
اگر شیعیان ما با دل های متحد و یکپارجه بر وفای به عهد و پیمان خویش اجتماع می کردند ملاقات ما با آنها به تاخیر نمی افتاد و سعادت دیدار و مشاهده ی با معرفت برای آن ها به زودی حاصل می شد و زودتر از این به دیدار ما نایل می شدند.)
امام صادق (علیه السلام) درباره نقش دعا در تعجیل فرج فرمودند:
وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، چهل روز به درگاه خدا گریه و ناله کردند. خداوند متعال به موسی و هارون وحی فرمود که آن ها را از دست فرعون نجات دهند و این در حالی بود که از چهارصد سال عذاب صدوهفتاد سال باقی مانده بود و خداوند به واسطه ی دعای بنی اسرائیل از آن صدوهفتاد سال صرف نظر نمود.
مولف کتاب مکیال المکارم با استناد به این روایت می گوید:
وقت ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امور بدایه است که امکان پس و پیش افتادنش هست یعنی می توان با دعا نمودن فرج و ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را جلو انداخت و تشویق ائمه ی اطهار به دعا نمودن برای تعجیل ظهور بیانگر آن است که حصول فرج دارای یک زمان صددرصد تعیین شده و غیر قابل تغییر نیست و اگر مردم به مسئله غیبت امام زمانشان و طولانی شدن این امر بی توجهی نکرده و همگی دعا نمایند، امید است که خداوند هرچه زودتر طومار غیبت را در هم پیچیده و آن بزرگوار را ظاهر نماید.
همچنان که در زمان حضرت ادریس(علیه السلام) وقتی آن حضرت مورد حمله ی حکومت طغیانگر زمان خویش قرار گرفت از میان مردم غایب شد؛ دردوران غیبتش مردم تصمیم به توبه در مقابل خداوند را گرفتند و این بازگشت و پشیمانی واقعی باعث شد که خداوند دوران غیبت او را پایان بخشد. حضرت ادریس (علیه السلام) ظاهر شد و حاکم ستمگر در برابر او به ذلت و خواری افتاد.
دعای فرج:
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ
بلا و مصائب ما بزرگ شده و بیچارگی ما بسی روشن و پرده از روی کار برداشته شد
وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
و امیدم نا امید شد و زمین(با همه ی پهناوری اش)بر ما تنگ آمد و رحمتش از ما منع گردید.
وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ
تنها توئی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما،
فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
در هر سختی و آسانی بر لطف تو است.خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد.
اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ
آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام
مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ
و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند چشم بر هم زدن
اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى
یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفایت کنید
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ
که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من اى سرور ما اى صاحب
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى
فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا،دریاب مرا،دریاب مرا
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
همین ساعت،همین ساعت،هم اکنون،زود،زود،زود
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق محمد و آل پاکیزه اش
اللهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم.
کسی فکر شما نیست مهدی جان “
تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم
كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم
اگرچه شهر براي شما چراغان است
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم
من از سياهي شب هاي تار مي گويم
من از خزان شدن اين بهار مي گويم
درون سينه ما عشق يخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست
براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست
دلتنگی و خودمونی روز جمعه با امام زمان (عج)
سلام؛
مهدی جان سلام ،
سلامی به بلندای سال های پر محنت دوری ات ،
سلامی به گرمی خورشید روز ظهورت ،
آقایم سلام مرا از قلب تاریک اما عاشقم پذیرا باش .
مولایم دوست دارم هر جمعه کنار چاه مسجدت بنشینم و گریه کنم
و ضجه بزنم و بگویم:
مهدی جان بیا
تو را به قبر مخفی شده مادرت ،تو را به مظلومیت جدت امام علی قسم می دهم که بیایی…
محبوبم!
آیا هنوز وقت آن نرسیده که شمشیر عدالتت را برداری و عدل و عدالت را حاکم بر زمین گردانی؟
آری این اتفاق می افتد او می آید در حالی که
عمامه محمد(ص) بر سر ،
پیراهن محمد( ص) در بر ،
پای افزار محمد(ص) بر پا ،
قرآن مجید محمد(ص) در سینه
و شمیر علی(ع) در دست دارد
با مهر زهرا ،
صبر حسن ،
شجاعت حسین ،
عبادت سجاد ،
علم باقر ،
صدق صادق ،
بردباری کاظم ،
رضای رضا ،
جود جواد ،
هدایت هادی
و هیبت عسکری…
بله همینطور است … او می آید …
آقا جانم زودتر بیا
پیرمردی توی حرم به جوانی گفت سواد ندارم
لطفا برایم زیارتنامه بخوان…
جوان شروع کرد به خواندن…
سلام داد به معصومین تا امام عسکری(ع)
سپس جوان پرسید:امام زمانت را میشناسی؟
پیرمرد پاسخ داد:چرا نشناسم؟
گفت:پس به او سلام کن
پیرمرد دستش را بر سینه گذاشت و گفت:
السلام علیک یا حجه بن الحسن العسکری
جوان لبخند زد:
و علیکم السلام و رحمه الله و برکاته
مبادا امام زمانمان کنارمان باشد و او را نشناسیم!!!
سلام آقا جان
قلب پاره پاره ام بهانه می گیرد جوابش با خودت…
من دیگر نمی توانم پاسخگوی بیچارگی اش باشم
حواله ام نکن به این در و آن در
جز تو دری نیست
جز تو گشایشی نیست
ای به فدای دل تنهای تو “چقدر کم هستم”
چقدر برای “فدای تو شدن” کم هستم
مرا ببخش که حتی لایق به فدای تو شدن هم نیستم …
این روزها پایانی برای قصه ها نیست،
نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!
خسته ام از جنس قلابی آدمها…
حالم خوب است… اما خنده ها و چشمهایم درد دارند!
زودتر بیا…
<< 1 ... 121 122 123 ...124 ...125 126 127 ...128 ...129 130 131 ... 328 >>