بهترين شيوه برخورد با منكرات چيست؟
بستگى به اين دارد كه چه كسى بخواهد برخورد كند. اگر شما بخواهيد برخورد كنيد، «زبان» است. شما به غير از زبان، هيچ تكليف ديگرى نداريد. نهى از منكر براى مردم، فقط زبانى است. البته براى حكومت، اينطور نيست. اگر منكر بزرگى باشد، برخورد حكومت احياناً ممكن است برخورد قانونى و خشن هم باشد؛ ليكن نهى از منكر و امر به معروفى كه در شرع مقدّس اسلام هست، زبان است؛ «انّما هى اللسان».
تعجّب نكنيد. من به شما عرض مىكنم كه تأثير امر و نهى زبانى - اگر انجام گيرد - از تأثير مشت پولادين حكومتها بيشتر است.
چند سال است كه می گوییم امر به معروف و نهى از منكر. البته عدّهاى اين كار را مىكنند؛ اما همه نمىكنند. همه تجربه نمىكنند، مىگويند آقا چرا اثر نمىكند؛ تجربه كنيد. منكرى را كه ديديد، با زبان تذكّر دهيد. اصلاً لازم هم نيست زبان گزنده باشد و يا شما براى رفع آن منكر، سخنرانى بكنيد. يك كلمه بگوييد: آقا! خانم! برادر! اين منكر است. شما بگوييد، نفر دوم بگويد، نفر سوم بگويد، نفر دهم بگويد، نفر پنجاهم بگويد؛ كى مىتواند منكر را ادامه دهد؟
مولفه های ضروری برای موفقیت در کار فرهنگی
ما در جهان فرصتهاي زيادي داريم كه به آنها توجهي نميكنيم و حتي اطلاع خوبي نسبت به آنها كسب نكردهايم.
اكنون نگاه اكثريت مردم ما به جهان يك نگاه تهديد آميز است و فكر ميكنيم آنها فقط با ما در حال دشمني هستند ولي وقتي به نسل قديم برميگرديم ميبينيم كه آنان با نگاه جهاني توانستهاند رويكرد و آرمانهاي خود را محقق كنند، مانند شهيد چمران كه ميدان مسئوليت خود را ميدان جهاني ميديد و ميگفت ما به دنيا ميآييم و از دنيا ميرويم و مكان اصلا مهم نيست.
كساني كه ميخواهند كار فرهنگي كنند و در كار خود موفق باشند بايد چهار مؤلفه را در كار خود در نظر بگيرند.
مولفه ی اول؛ نگاه جهانی
يكي از چهار مولفه همين نگاه جهاني است كه وقتي آرمان بلندي داشته باشيم اما بينش و هدف كمي در نظر بگيريم به عقب برميگرديم.
اكنون كارهايي كه مانع بينش جهاني ما ميشود حسادت، درگيريهاي درون خودي و نداشتن هدف واحد است كه نميتوانيم رشد كافي كنيم.
مولفه ی دوم؛ نگاه تاریخی
دومين مولفهاي كه ميتواند در جبهه جنگ نرم به ما كمك كند نگاه تاريخي است، تاريخ ما برگرفته از الگوها و عبرتها از زمان حضرت آدم تا حال بوده است.
تاكنون توجه ويژهاي به گذشته و به مسيري كه جهان و ملت ما تاكنون گذراندهاند و حتي حفظ داشتههاي تاريخي كه با هزينههاي زيادي به دست آمده، نشده است.
حتي مقام معظم رهبري چند بار فرمودند يكي از ويژگيها و بركات كار فرهنگي اين است كه با استفاده از تاريخ و هزينههايي كه انجام شده آنها را به فرصت تبديل كنيم.
ملتي كه اين همه تجربيات فرهنگي در تاريخ خود ميبيند چهقدر بايد كار فرهنگي انجام دهد و تاكنون چه مقدار كار فرهنگي انجام شده است تا تاريخ خود را حفظ كنيم و در اين زمينه چه فرصتهايي به دست آوردهايم و به جهش خود در جهان اضافه كردهايم.
اگر ما تجربه فتنههاي سالهاي 57 تا 60 را واكاوي و بررسي دقيق ميكرديم و در ارتباط با آنها كار فرهنگي انجام ميگرفت به نظر من فتنه سال قبل خيلي راحت جمع ميشد.
اگر بتوانيم از تجربه فتنه سال گذشته به خوبي استفاده كرده و با كار فرهنگي و به زبانهاي مختلف آن را بازآفريني كنيم به خوبي ميتوانيم از به وجود آمدن فتنههاي آينده جلوگيري كنيم.
مولفه ی سوم؛ نگاه جبهه ای
در مولفه سوم بايد نگاهي جبههاي داشت، يعني به صورت شبكهاي و زنجيرهاي باشيم و به اين موضوع اكتفا نكنيم كه چون سنگرهاي خوبي داريم در امانيم يا چون بهترين تيراندازها داريم قطعا پيروزيم اما اگر رابطه برقرار نشده و قطع شود، شكست ميخوريم.
ما امروز در كشور سنگرهاي فرهنگي خوب و زيادي داريم ولي دليل اينكه درست ارتباط برقرار نميكنيم اين است كه دوستانمان را خوب نميشناسيم.
ما در حوزه توليد فرهنگي خيلي عقب هستيم و بايد برخي فيلمها، كتب و كارهاي فرهنگي ديگري منتشر شود، سؤال اين است كه كارهاي فرهنگي كه تاكنون انجام گرفته آيا فايده يا اثري داشتهاند و چهقدر به دست مخاطبان رسيده است.
مولفه چهارم؛ نگاه مراقبه ای
مولفه چهارم مولفه نگاه مراقبهاي است، يعني يك عنصر فرهنگي با شناخت مباني همراه جامعه و وضعيت سياسي و اجتماعي خودش را رصد و ارزيابي كند و مراقب حوزه فردي و اجتماعي باشد و اگر مراقبه از دست برود يعني تمام چيزها از دست رفته است.
انجام كارهاي ماندگار و پايدار
شما كار فرهنگي ميكنيد، ماه ديگر خراب ميشود، نه دو سال ديگر خراب ميشود. يك كار فرهنگي كنيد ماندگار، نه يكبار مصرف، دو سال مصرف، ده سال مصرف. ماندگار باشد.
پس 1- ارزان 2- ماندگار 3- منافعش به درد همه بخورد.
ما يكوقت يك زمين واليبال درست ميكنيم، ده تا بچه ميتوانند در آن بازي كنند. خسته شدند ده تا ديگر. يك وقت يك زميني درست مي كنيم كه فقط دو نفر در آن بازي ميكنند. تنيس!؟ اسمش تنيس است؟ مثلاً يك زمين فقط دو نفر در آن بازي مي كنند. خوب اين همه پول براي دو نفر خرج كنيم.شما يك لامپ داشته باشي ميتواني در يك فلكه بزني كه هزار تا آدم از آنجا رد ميشود. ميتواني در يك كوچهي بن بست بزني كه سه تا خانه در آن است. تو كه لامپ داري در فلكه بزن، چرا در كوچهي بن بست ميزني؟ اگر بناست يك پولي خرج ورزش كنيم، خرج ورزشي كنيم كه افراد زيادتري از آن استفاده كنند. يعني چند منظوره باشد. از خدا مهندسي را ياد بگيريد.
خدا يك شكاف در صورت گذاشته به نام لب. گفته: قدر لبت را داشته باش. «وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ» (بلد/9) «شفتين» يعني يك جفت لب به تو داديم. بعد هم ميگويد: در لب تدبر كن.ما گفتيم: لب كه تدبر ندارد، خوب اين است ديگر. اين تدبر نميخواهد، همين است كه هست! گفته تدبر كن، همهي مسؤولين شهرداري و آموزش و پرورش و دانشگاه و همهي مهندسين بايد بيايند شاگرد لب شوند. چطور؟ خدا با اين شكاف چه كرده است؟
1- نوزاد كه هست سينهي مادر را ميمكد. سلامتي و وجودش به خاطر اين لب است كه ميمكد.
2- بزرگتر ميشود حرف ميزند. با همين لب اكسيژن ميگيرد، با همين لب كربن پس ميدهد. با همين لب ميبوسد. با همين لب سوت ميكشد. با همين لب فوت ميكند.
حالا اگر دست كارشناسها ميدادند. يك سالن اينجا درست ميكردند نمازخانه، اينجا آمفي تئاتر، اينجا قرائت خانه، بياييد يك كار چند منظوره كنيد. يعني يك چيزي درست كنيد هم بشود در آن خنديد. هم بشود در آن گريه كرد، هم بشود در آن ورزش كرد.
طراحي را از خدا ياد بگيريد، لب را قرار داده، يك انگشت شصت قرار داده، هفت، هشت، ده تا وزارتخانه را در اين گذاشته است. هفت، هشت، ده تا وزارتخانه در اين. بگذاريد كنار وزارت كار تعطيل ميشود. نه بيل، نه پيچ گَشتي، نه اره، نه سوزن نخ، دكمهي يقهات را نميتواني ببندي. وزارت آموزش و پرورش، نميتواني قلم دست بگيري. وزارت بهداشت تعطيل ميشود، آمپول نميشود زد با اين چهار تا. از خدا ياد بگيريد.
اگر بنا است يك پولي خرج كنيد با اين پول چقدر ميشود كار كرد؟ ميشود پوستر چاپ كرد كه فردا پاره شود. ميشود با سنگ مثلاً در ترمينال، چه ميگويند… پايانه، در پايانهها يك تابلو بزنيم، اخلاق مسافر. يك، دو، سه، با سنگ نه با كاشي. چون كاشيها برف ميآيد و يخ ببندد پايين ميافتد. با سنگ مثل سنگ قبري كه ميتراشند با سنگ حكاكي كنند آداب سفر، اخلاق سفر، رانندهي خوب كيست؟ يك پوستري نباشد كه فردا پاره كنند. يك كاري كنيم ماندگار باشد. يك كاري كنيم عقلي باشد. يك كاري كنيم خداپسند باشد. يك كاري كنيم حيا آور باشد، نه بيحيايي. اينها خيلي مهم است.درسهایی از قران..
اصول كار فرهنگي در جامعه که باید رعایت شود
من به عنوان معلم قرآن ميخواهم بگويم در كار فرهنگي چند تا اصل را رعايت كنيد. توجه به چند اصل در كار فرهنگي و اجتماعي. يكي اينكه كارهايي باشد كه ارزان باشد. حالا يك نمونه براي طراحيهاي غلط بگويم.
- دوري از اسراف و هزينههاي بيجا:
يكبار يكي از مهرههاي درشت شهرداري تهران آمد ستاد نماز گفت: آقا من ميخواهم كار فرهنگي، اجتماعي كنم بودجهي سنگيني هم برايش در نظر گرفتيم. آمدم با شما مشورت كنم. گفت: ميخواهيم در يكي از پاركهاي بزرگ تهران مثل پارك لاله صد تا مجسمه درست كنيم با سنگ مرمر با يك پيشنماز كه اينها دارند قنوت مي خوانند. يك خرده ميرويم عقب تر صد نفر در حال ركوع هستند. همه سنگ مرمري! دوباره صد تا سنگ تراش، صد تا سنگ مرمر درست كنند، يعني صد تا مجسمه كه در حال سجده هستند. تا حالا آدم ديديد از راه سنگ مرمر به سمت خدا برود؟ اصلاً پارك جاي نماز نيست، پارك جاي استراحت است. خسته شده ميخواهد بنشيند يك خرده استراحت كند. خانهاش حياط ندارد، پارك جاي تفريح است. حالا براي اينكه يك كار فرهنگي هم بكنيد يك نمازخانهاي هم كنارش بسازيد، اما نماز با سنگ مرمر چند صد ميليون اين سنگ تراش ميخواهد از تو بگيرد و اين شيره را سر تو بمالد. هم غلط است و هم اگر اين كار را كنيد من در تلويزيون آبروي شما را ميريزم. آخر يعني چه؟ من نميدانم چه كسي بود در شهرداري آمد و رفت!
گاهي يك آدمهايي ميآيند به عنوان طراح، ميدانيد چقدر پول خرج ميشود! اين پولي كه خرج مجسمه نماز بكنيم مسجد بسازيم خود مردم مسجد ميروند. ما هنوز شهركهايي داريم، نمازخانه ندارد. مسجد ندارد. مدرسههايي داريم، نمازخانه ندارد. تو با سنگ مرمر در پارك لاله… اصلاً آن كسي كه پارك لاله ميآيد، به قصد نماز نميآيد. به قصد تخمه شكستن و بستني خوردن ميآيد. آن وقتي به قصد بستني ميآيد تو ميخواهي نماز تبليغ كني، اين ضد تبليغ است.
داماد وقتي ميآيد، عروس وقتي ميآيد نزد داماد بنشيند به قصد اين ميآيد كه با هم خوش و بش كنند. يك داماد رفت كنار عروس نشست و گفت: عروس خانم، توحيد يعني چه؟ نبوت يعني چه؟ عروس بلند شد رفت. گفت: نفهميدم شب اول عروسيمان است يا شب اول قبرمان!
آن كسي كه در پارك ميآيد او آمده استراحت كند. نمازهايي هم كه ما گفتيم در پارك خوب است، به شرطي كه هشت دقيقه باشد مزاحم تفريح مردم نشود. مردم آمدند تفريح كنند. يك نماز بخوانيد كه تفريحتان بينماز نشود كه چون رفتيد تفريح كنيد نمازتان قضا شد. همانجا يك مسجدي، جايي باشد يك ده دقيقه كسي نماز بخواند. نه اينكه آنجا زيارت عاشورا و ديگ بار بگذاريد و منبر و شله زرد و… حسينيه كه نيست، پارك است. پارچهي عمامه غير از پارچهي كت و شلواري است. ما گاهي قاطي ميكنيم. يكي اينكه بايد كارهاي ارزان باشد نه سنگ مرمر، دوم بايد ماندگار باشد.
زشت است شاه عباس روز قيامت يقهي شما را بگيرد. شاه عباس يقهي شما را در شهرداري ميگيرد. ميگويد: شما بودجه داشتيد چهارصد سال بعد از من. بلوار هم داشتيد، اتوبان هم داشتيد، قطار هم داشتيد. كار فرهنگي را من كردم، براي زوارهاي امام حسين يك كاروانسرا ساختم. هنوز كاروانسراي شاه عباسي هست.درسهایی از قران
«وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» و مثال مصداقی درین باره
آيهي ديگر «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» (آلعمران/185)
دنيا انسان را گول ميزند. گول دنيا را نخوريد.
چه جواني! در پارك عاشق ميشود ميخواهد او را بگيرد.
ميگوييم:آقا كجا گزينش كردي؟
ميگويد: در پارك!
در سينما، در خيابان، در دانشگاه، آخر پارك و خيابان و دانشگاه محل گزينش است؟
عروس و داماد كيلويي هستند؟ متري هستند؟ شكلي هستند؟ مالي هستند كه او ماشينش چطور بود؟ مسكني هستند كه خانهي خوبي داشت؟ عروس و داماد دو تا انسان هستند، فكري هستند، فكر بايد به فكر بخورد. ممكن است خانه و ماشين داشته باشد اما فكرش با فكر شما نخورد.
«وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» دنيا گول ميزند، زرق و برق دنيا را مواظب باشيد.
درس هایی از قرآن …
<< 1 ... 109 110 111 ...112 ...113 114 115 ...116 ...117 118 119 ... 328 >>