شباهت های حضرت حجّت به خورشید

«و اَمّا وَجهُ الاِنتِفاعِ بی فی غَیبَتی فَکالاِنتِفاعِ بِاشَّمسِ اِذا غَیَّبَها عَنِ الاَبصارِ السَّحابُ»

مَثل من و مَثل بهره برداری از منِ امام زمان (علیه السلام) در عصر و زمان غیبت،به مانند خورشیدی در پس پرده ی ابر می ماند.(بحارالانوار،ج 53،ص181)

حضرت خود را به خورشید تشبیه کردند.یکی از وجوه شباهت حضرت امام زمان (علیه السلام) به خورشید این است:

شما ببینید ما یک منزلی را می سازیم،آیا خورشید به درون آن می تابد یا نه؟جوابش این است:به هر مقدار که ما پنجره و در به سوی خورشید باز کنیم،به همان مقدار از نور خورشید بهره می بریم.درهای رو به خورشیدِ اطاق می توانند درون ساختمان را از نور و حرارت خورشید بهره مند کنند.لذا فرمودند:خانه هارا رو به خورشید بسازید.خانه ای که آفتاب اول وقت به آن می تابد،اهل آن خانه کمتر مریض می شوند،میکروب های خانه کشته می شوند.این برای خورشیدِ طبیعت و ظاهری.

دل به منزله ی اطاق چهار دیواری می ماند.خورشید فروزان امامت و ولایت،نور امام زمان (علیه السلام) چه زمانی به دل می تابد و در آن منعکس می شود؟

دل از نور و حرارت امام زمان،از رؤیت امام زمان (علیه السلام) می تواند بهره ببرد اما زمانی که پنجره به سوی امام زمان (علیه السلام) باز کند…

پنجره دل تقوا،توسل،ایثار و از خود گذشتگی است،پنجره خدمت به ذریه ی پیامبر ختمی مرتبت (علیهم السلام) ،انس با قرآن،بندگی،آن هم بندگی کامل و جامع و تمام عیار است.پنجره دل،محافل و مجالس ذکر اهل بیت است،پنجره دل، زیارت مشاهد مشرفه است و…

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

به خدا قسم مسأله و موضوع امامت و ولایت ما از نور خورشید هم روشن تر است.

(کتاب چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با حضرت مهدی)


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 11 دی 1394نظر دهید »


اسرار، فلسفه و فواید تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)
 پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: بعداز نماز سی و چهار مرتبه «الله اکبر» و سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با «لا اله الا الله» ختم کن. این کار برایت از چیزی که می‌خواهی و از دنیا و هرچه در آن است،‌بهتر است.»

تسبیح حضرت زهرا که به مناسبت مداومت آن حضرت در انجام آن، به ایشان منسوب گردیده است، در واقع تسبیح حضرت حق‌تعالی است!!

بهترین تعقیبات نماز،‌ تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) است که سفارش شده است بدون وقف پس از نماز گفته شود و نیز سفارش شده است در زمان‌های دیگر مانند وقت خواب و خواب و ابتدای زیارت بزرگان و پیشوایان دین بر آن مداومت شود.

امام باقر(علیه السلام) درباره تسبیح حضرت زهرا می‌فرماید: «خداوند متعال با هیچ ستایشی بالاتر از تسبیحات فاطمه زهرا(سلام الله علیها) عبادت نشده است و اگر چیزی افضل از آن وجود داشت، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن را به فاطمه(سلام الله علیها) اعطاء می‌کرد».

معنای تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها)

الله اکبر

انسان با گفتن «الله اکبر» به نهایت عجز خود اعتراف می‌کند و به ناتوانی‌اش به درگاه الهی بارها اقرار می‌کند.

جمیع بن عمیر می‌گوید: در محضر امام‌صادق(علیه السلام) بودم. حضرت از من پرسید: «جمله «الله اکبر» یعنی چه؟‌گفتم:‌یعنی خدا از همه چیز بزرگ‌تر است. حضرت فرمود:‌ مطابق این معنا خدا را چیزی تصور کرده ای و او را بزرگ تر از آن چیزها تصور نموده‌ای. عرض کردم: پس معنی «الله اکبر» چیست؟‌حضرت پاسخ داد:‌معنایش این است؛ «الله اکبر من ان یوصف؛ خداوند بزرگ‌تر از آن است که توصیف گردد.»

الحمدلله

پس از آن‌که انسان به عجز و ناتوانی خویش در شناخت خالق اعتراف کرد، با گفتن «الحمد لله» که از افضل اذکار تسبیح است،‌وارد مرحله بعدی می‌شود.

حضرت امام‌خمینی در باب حمد می‌فرماید: «حمد خدا مساوی شکر است؛ چنانچه در روایات کثیره وارد است، کسی که «الحمد لله» بگوید شکر خدا را ادا کرده است، چنانچه امام‌صادق(علیه السلام) فرمود:‌شکر هر نعمتی اگرچه بزرگ باشد،‌این است که حمد خدای عزوجل کنی.»

سبحان الله

شخصی از حضرت علی(علیه السلام) پرسید:‌ »معنی «سبحان الله» چیست؟ حضرت فرمود: «سبحان الله» تعظیم مقام بلند و با عظمت خدا و منزه دانستن او از آنچه مشرکان می‌پندارند، است و زمانی‌که بنده این کلمه را می‌گوید، همه فرشتگان بر او درود می‌فرستند.»
بعد از آنکه رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) تسبیحات را به کوثرش عطا کرد، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) ابتدا رشته ‏اى از پشم تابیده و با آن به تسبیح پرداخت. تا این که حضرت حمزه بن عبدالمطلب شهید شد، پس حضرت فاطمه از تربت قبر آن بزرگوار خاک برداشت و تسبیح ساخت و با آن تسبیح می‏ کرد و مردم نیز چنان کردند و چون سیدالشهدا حسین بن على(علیه السلام) شهید شد، سنت ‏شد که از تربت آن امام مظلوم تسبیح سازند و با آن ذکر گویند.

ثواب تسبیح حضرت زهرا با تربت امام‌حسین(علیه السلام)
درباره ثواب تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) با تربت امام حسین(علیه السلام) از حضرت صاحب الامر(عج) روایت ‏شده است که: هر که تسبیح تربت امام حسین(علیه السلام) را در دست داشته باشد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر براى او نوشته می شود.

اوقات و مکانهاى تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها)

از اوقات مختلف و مکانهاى زیادى براى تسبیح حضرت یاد شده که برخى عبارتند از: بعد از نمازهاى واجب و مستحبى، به هنگام خواب، پس از نمازهاى استغاثه به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و نماز زیارت حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) و نماز زیارت حضرت امیرالمۆمنین و نماز حضرت ولیعصر(عج) در مسجد صاحب الزمان جمکران و قبل از زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) در قم به گونه‏اى که سبحان‏الله قبل از الحمدلله گفته مى‏شود.

فضیلت و برکات تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها)

تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که به بخشی از آن می پردازیم.
نجات از شقاوت

تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جمله‏ ى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همه‏ ى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامه‏ هایشان را در جهت وصول به آن پى‏ ریزى مى‏ کنند، مسئله‏ ى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است.
منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مى ‏دهد و راه هدایت مى‏ پیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مى‏ گیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئله ‏اى است که همه‏ ى آنان که به خود آمده‏ اند، از آن مى‏ ترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مى‏ گذرانند از آن نیز به غفلت به سر مى‏ برند.

لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مى‏ کنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مى ‏نمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است.

از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم.

امام صادق(علیه‏ السلام) در این رابطه مى‏ فرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچه‏ هاى خود را همانطور که به نماز امر مى‏ کنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مى‏ کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بنده‎ای که بر آن مداومت نموده است.

و نیز از این حدیث شریف استفاده مى‏ شود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.
دورى شیطان و خشنودى خدا

شیطان همواره دشمن دیرینه‏ ى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیله‏ ها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خورده‏ ى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفس ‏زنان تسلیم شوند، و عده‏ اى اندک در تلاش ‏اند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد.

وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادت‎هاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حق تعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است.

یکى از راه‎هایى که مى‏ تواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه‏(علیهاالسلام) است.

امام باقر (علیه‏السلام) مى‏ فرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى ‏گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى ‏نماید.

از امام صادق(علیه‏ السلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مى‏ خوابد، فرشته‏ ی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مى‏ آیند، پس فرشته به او مى‏ گوید:

روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مى‏گوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مى‏ راند و از او دور مى‏ کند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مى‏کند، پس باز شیطان مى‏ آید و او را امر به گناه مى‏ کند و ملک او را به خیر امر مى‏ کند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مى‏ کند و حق تعالى عبادت تمام آن شب را در نامه ‏ى عملش مى‏ نویسد.(3)

شفای كم‏ شنوایی و درد جسمانی
تسبیح حضرت فاطمه بنابر شواهد روایی و تاریخی در بعضی موارد، بر بیماری‌های جسمی نیز مؤثّر بوده و باعث درمان بیماری گوش شده است.
یكی از یاران امام صادق نزد آن حضرت آمده و از كم‌‏شنوایی گوش خود نزد آن حضرت شكایت كرد. امام به او فرمودند:
«عَلَیْكَ بِتَسبیحِ فاطِمَةُ عَلَیْها السَّلام؛(4)
چه چیز مانع و جلوگیر تو است و چرا غافلی از تسبیح حضرت فاطمه ؟»
آن مرد پرسید: قربانت گردم، تسبیح فاطمه چیست و چگونه است؟ حضرت فرمود: سی وچهار مرتبه «الله ‏اكبر»، سی و سه مرتبه «الحمدلله» و سی و سه مرتبه «سبحان‏ الله» كه صد عدد می‌‏شود. آن مرد گوید:
«فما فعلت ذلك الا یسرا حتّی اذهب عنی ما كنت اجده».(5)
و من این كار را در اندك زمانی انجام دادم و كم ‏شنوایی‏ ام برطرف شد.»

برائت از دوزخ و نفاق
چنان‌كه گفته شد، بنابر روایت امام صادق، تسبیح حضرت زهرا از جمله ذكر كثیری است كه خداوند در «قرآن كریم»
یاد فرموده:
«تَسبیح فاطمه الزهراء علیها السّلام من الذكر الكثیر الّذی قال الله عزّوجلّ: «وَ اذكُرُوا اللهِ ذِكْراً كَثیراً». (6و7)
و از طرفی رسول اكرم فرموده است:
«مِنْ اَكْثَرَ ذِكْرَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ اَحَبَّهُ اللهُ وَ مِنْ ذَكَرَ اللهِ كَثیراً كَتَبَتْ لَهُ بَراءَتان: بَراءَةُ مِنَ النَّارِ وَ بَراءَةُ مِنَ النِّفاق؛ (8)
هر كس ذكر خدای عزّوجلّ را بسیار كند، خداوند او را دوست دارد و هر كه ذكر خدا را بسیار كند، برای او دو برائت (منشور آزادی) نوشته شود؛ یكی برائت از آتش جهنّم و دیگری برائت از نفاق و دورویی.»
بنابراین تسبیح حضرت صدّیقه طاهره اگر با شرایطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق می‏گردد.

غفران الهی
یكی دیگر از آثار تسبیح حضرت فاطمه ، غفران الهی است. غفران ربوبی، همه ذنوب و آثار سوء تیرگی‌های آنها را از میان می‏برد، حجاب‌ها را بر طرف كرده و نقایص وجودی انسان را كنار می‌‏زند؛ امّا متأسّفانه كمتر كسی هست كه بداند غفران یعنی چه و نیاز به چه معنایی دارد و چگونه می‏‌شود، غفران الهی، همه مشكل‌ها را حل و فاصله‏‌ها را از میان بردارد؟ در فرق بین عفوّ و غفران گفته شده كه: عفوّ الهی، نادیده گرفتن و به حساب نیاوردن لغزش‌ها، خطاها، نقیصه‏‌ها و عیب‌ها، محو آثار نامطلوب آنهاست و غفران الهی عبارت است از افاضات و رحمت‌هایی كه به دنبال نادیده گرفتن لغزش‌ها، خطاها و نقیصه‏‌ها متوجّه انسان می‏‌گردد و او را تكمیل می‏كند و نقایص و عیوب وجودی وی را بر طرف می‌‏نماید. غفران بعد از عفو است. عفو نادیده گرفتن بدی‌هاست و غفران، بر طرف كردن آنها از وجود سالك و تبدیل آنها به خوبی‌ها و كمالات است. عفو ربوبی، انسان را از سقوط و هلاكت نجات می‏‌دهد و غفران الهی، به سالك پر و بال عطا می‏‌كند و بالا می‌برد. بنابراین اگر عفو و گذشت ربوبی نباشد، رهروان طریق با شكست روبه‌رو شده و كنار زده می‏‌شوند و اگر غفران ربوبی نباشد، آنها از حركت و پیشرفت بازمانده و متوقّف می‏‌گردند. امام صادق می‏‌فرمایند:
«من سبح تسبیح فاطمه الزهراء قبل ان یثنی رجلیه من صلاه الفریضه، غفر الله له؛(9)

هر كس تسبیح حضرت فاطمه زهرا را قبل از اینكه وضع خود را بعد از نمار واجب عوض كند، به جا آورد، خدای متعال او را مشمول مغفرت خود می‏گرداند.»

و در حدیثى دیگر فرمود: «من سبح تسبیح فاطمة(سلام الله علیها)، فقد ذکر الله الذکر الکثیر. کسى که تسبیح فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را بگوید، خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.» (10)

روزى امام صادق(علیه السلام) ابوهارون را مخاطب ساخت و از تعلیم تسبیح حضرت فاطمه به کودکان سخن گفت: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمة(سلام الله علیها) کما نامرهم بالصلاة، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى. اى ابوهارون، ما تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) را به فرزندان خود سفارش مى‏کنیم همچنانکه آنها را به نماز توصیه مى‏ کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن. زیرا هر بنده ‏اى که بر آن مواظبت و مداومت کند، سرانجام نیکو خواهد داشت.»(11)

در جاى دیگر حضرت از عظمت تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مقابل نمازهاى مستحبى چنین یاد کرد: «تسبیح فاطمة(سلام الله علیها) فى کل یوم فى دبر کل صلاة احب الى من صلاة الف رکعة فى کل یوم؛ تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در هر روز، به دنبال هر نماز، نزد من از هزار رکعت نماز (مستحبى) در هر روز، محبوبتر است.»(12)

البتّه نباید چنین پنداشت كه این تسبیح به لحاظ اینكه ظاهری بسیار خلاصه دارد و انجام دادن آن بسیار آسان است، چگونه می‏‌شود از چنین آثار و بركاتی برخوردار باشد؟! آری! این تسبیح به ظاهر بسیار خلاصه است؛ امّا در نزد آگاهان و عارفان آشنا، دریایی از حقایق و اسرار توحید را در بر دارد و نیز انجام آن به ظاهر خیلی آسان است؛ ولی اگر خوب به جا آورده شود، مشكل‌ها را آسان می‏ گرداند.

پی نوشتها:

1. فروع كافی، كتاب الصلاة، ص 343، ح 13.

2. وسائل الشّیعه، ج 4، ص 1023، ح 3.

3. محمّد نصیری، شیطان دشمن دیرینة انسان، ص 136.

4. بحارالأنوار، ج 85، ص 334، ح 20.

5. همان، ح 21.

6. سورة احزاب (33)، آیة 41.

7. الكافی، ج 2، ص 500؛ منتخب میزان الحكمه، ص 214.

8. اصول كافی، ج 2، ص 499، ح 3

9. فروع كافی، كتاب الصلاة، ص 342، ح6

10. معانی الاخبار ص 193

11. تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)،ص15

12. تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ص14

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 11 دی 1394نظر دهید »


توجه ویژه قرآن به پیامبر اسلام(ص)

1- هیچ پیغمبری عضو عضوش در قرآن نیامده است. پیغمبر اسلام عضو عضوش در قرآن آمده است. صورت پیغمبر در قرآن آمده است. «وَجْهِک‏»، «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ» (شرح/1) «صَدرَک» صدر، سینه. «الَّذی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ» (شرح/3) «ظَهر» یعنی کمر. «لا تَجْعَلْ یَدَک‏» (اسراء/29) «یَد» یعنی دست. «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْک‏» (حجر/88) چِشم. «عُنُقِک‏» (اسراء/29) گردن، «ثِیابَک‏» (مدثر/4)، «قَرْیَتِک‏» (محمد/13)، «لِسانَک‏» (قیامت/16)، «بَناتِکَ» (هود/79) دخترانت، «نسائَکَ»، «قَریَتَک»، هیچ پیغمبری اینطور مورد توجه قرار نگرفته است.
در قرآن پیغمبرهای دیگر را با اسم صدا زده است. «یا آدَم‏» (بقره/33) در قرآن هست. «یا نُوح‏» (هود/32) در قرآن هست. «یا مُوسى‏» (بقره/55) در قرآن هست. «یا عیسى‏» (آل‌عمران/55) در قرآن هست. «یا داوُدُ» (ص/26) در قرآن هست اما یا محمد در قرآن نیست. وقتی اسم محمد می‌آید، می‌گوید: «محمد رسول الله» (صلوات حضار)
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» (انفال/64)، «یا أَیُّهَا الرَّسُول‏» (مائده/41) این عنایتی که به پیغمبر شده است. خدا به پیغمبر می‌گوید: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/1) خیلی مهم است. کوثر یعنی چیز زیادی که برکت دارد. ممکن است شن هم زیاد باشد اما برکت نداشته باشد.
2- اخلاق و شرح صدر پیامبر در قرآن
امتیاز دوم: معراج! «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ» (اسراء/1) پیغمبر ما معراج رفت.
امتیاز سوم: خاتم النبیین! پیغمبر ما آخرین پیغمبر است.
امتیاز چهارم: خدا به پیغمبر می‌گوید: «إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم/4) اخلاق بزرگی تو داری.
امتیاز پنجم: می‌گوید: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ» (شرح/1) یک روح بزرگی به تو دادیم، روح بزرگ دادیم، البته به موسی هم روح بزرگ داد منتها موسی از خدا خواست به او داد، پیغمبر ما نخواسته به او داد. موسی وقتی پیغمبر شد گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری» (طه/25) خدایا به من سعه صدر بده. سعه صدر یعنی روح بزرگ. موسی به خدا گفت: خدایا سعه‌ی صدر به من بده، خدا به او داد. اما پیغمبر یک چنین دعایی نکرد. خدا دعا نکرده به او داد. «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ».
امتیاز ششم: دین اسلام بر همه‌ی ادیان کره‌ی زمین غالب می‌شود. این در قرآن سه مرتبه تکرار شده است. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ» (توبه/33) یعنی اسلام از نظر علمی و منطقی و حکومت، اسلام بر کره‌ی زمین و بر همه‌ی ادیان و مذاهب غالب خواهد شد.
3- درود خدا و فرشتگان و مؤمنان بر پیامبر اسلام
امتیاز هفتم: در قرآن داریم، آیه‌ای که همه‌ی ایرانی‌ها حفظ هستند. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ…» باقی‌اش را هم شما بگویید… «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (احزاب/56) (صلوات حضار)
«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ» چون این آیه را همه‌ی ایرانی‌ها حفظ هستند، یک خرده بایستم. چون یک چیزی را که همه‌ی ایرانی‌ها حفظ هستند، یک خرده راحت‌تر لذت می‌برند. یعنی در ذهنشان هست. مثل خانه‌ای که گچ و خاک شده است. دیگر زود سفید می‌شود. چون این آیه را در ذهنتان هست، من نکات این آیه را بگویم. کسانی که پای تلویزیون هستند و مدیر جایی هستند، فرماندار، بخشدار، هرکسی که مدیریت دارد، قابل توجه اینکه این آیه‌ای که ما از آن ساده می‌گذریم چقدر نکته دارد.
یک مدیر وقتی بخشنامه می‌کند اول باید خودش عمل کند و عمل کردنش برتر و بالاتر باشد
یکی دیگر دستور باید روی علاقه عمل شود نه زورکی و ترسکی! اینها یک اصولی است. حالا این اصول در آیه هست. ترجمه‌اش را ببینید شما بلد هستید. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ» یعنی به درستی که خدا و ملائکه‌ی خدا، همانا خدا و ملائکه «یُصَلُّونَ» یعنی دائماً درود می‌فرستند، «یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ» بعد بخشنامه می‌کند می‌گوید: حالا که خدا و فرشته‌ها درود می‌فرستند «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» ای مردم! ای مؤمنین شما هم «صَلُّوا عَلَیْهِ» شما هم صلوات بفرستید «وَ سَلِّمُوا» نه با زبان صلوات بفرستید، در عمل کار دیگری کنید. هم با زبانت صلوات بفرست. هم در عمل تسلیم باش. «صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا». «صَلُّوا» یعنی با زبان، «سَلِّمُوا» یعنی در عمل هم اطاعت کن. بعد «صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً»، «تسلیما» یعنی با عشق نه با اکراه، نه زورکی، نه از ترس نمره.
4- توجه به اهل بیت پیامبر در صلوات
تمام شیعه و سنی می‌گویند که وقتی آیه نازل شد پرسیدند یا رسول الله چطور صلوات بفرستیم؟ فرمود: صلوات اینطور است. همه‌ی سنی‌ها گفتند و من در اینجا یک تحقیق کاملی کردم. تمام کتاب‌های سنی این را نقل کرده است. صحاح سته، که از پیغمبر پرسیدند: چطور صلوات بفرستیم؟ فرمود: اینطور صلوات بفرستید. بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» کلمه‌ی «آل» هم هست. آقایانی که می‌گویند: «صلی الله علیه و سلم»، «آل» را نمی‌گویند. اهل بیت را حذف کردند. می‌گویند: «صل الله علیه و سلم». «و آله» نمی‌گویند. این آقایان ضد همه‌ی کتاب‌های خودشان هستند. یکبار دیگر بگویم. سنی‌ها شش تا کتاب دارند، کتاب درجه یکشان است. شیعه هم چهار تا کتاب دارد، کتاب درجه یک. تمام شش تا کتاب سنی را من دیدم. پرسیدند: یا رسول الله چطور… فرمود: آل را حذف نکنید. «اللهم صل علی محمد و آل محمد»، آل، آل… متأسفانه می‌بینیم می‌گویند: «صلی الله علیه و سلم» آل و اهل بیت را حذف می‌کنند. دیگر چه؟
«کَافَّةً لِلنَّاس‏» (سباء/28) از امتیازات پیغمبر این است که دین پیغمبر جهانی است. برای یک منطقه و یک قبیله نیست.
5- گسترش اسلام در سایه منطق و آزادی، نه زور و اجبار
و امروز یک سیلی می‌خواهیم به مخالفین بزنیم. مخالفین می‌گویند دین اسلام با شمشیر پیش رفت. بهترین جوابی که در ده ثانیه می‌توانید بدهید این است که بزرگترین کشور اسلامی اندونزی است. هیچ کشور اسلامی به اندازه‌ی اندونزی جمعیت ندارد. بزرگترین کشور اسلامی اندونزی است یک قطره خون هم آنجا ریخته نشده است. این پاسخ دندان شکن برای آنهایی که می‌گویند: دین اسلام… این مصداق روز روز روز است. هیچ جنگی در اندونزی نشده است. خود مردم ایمان آوردند.
بارها هم گفتم دلیل اینکه ما نیاز به پیغمبر و امام داریم، این هم بگویم، دلیل ما این است که عقل ما کم است. دلیل اینکه عقل ما کم است بارها گفتم این است که ما پشیمان می‌شویم. هرکس پشیمان می‌شود پیداست عقلش نمی‌رسیده است اگر عقلش کامل بود پشیمان نمی‌شد. تمام طلاق‌هایی که داده می‌شود دلیل بر این است که عقلش نرسیده است. فکر کرده این همسر خوب است، بعد فهمیده این خوب نیست. پس آمار طلاق و آمار پشیمانی دلیل بر این است که عقل انسان کامل نیست.
بزرگترین کشور از نظر تکنولوژی آمریکا است، در این سی سال خرابکارترین کارها را آمریکا کرده است، هر کاری کرده سیلی خورده است. با عزت و قلدری در ایران آمد و با ذلت رفت. هرکاری را تا حالا آمریکا کرده است ذلیل شده، یعنی آمریکا و تمام متخصصین آمریکا هم عقلشان نمی‌رسد. هرکاری می‌کنند سیلی می‌خورند. انسان به پیغمبر نیاز دارد. این برای پیغمبر است.

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 11 دی 1394نظر دهید »


نقاط قوت وضعف شیطان
راه مبارزه با شیطان
برای مبارزه با هر دشمنی بهترین روش و لازم‌ترین آن شناسایی نقاط ضعف و قوت او برای مقابله است.از آنجا که اصلی‌ترین دشمن هر انسانی شیطان است نقاط قوت و ضعف وی در زیر طبق احادیث آمده است.
نقاط قوت شیطان
خداوند فرمود(به شیطان): هر چه در دنیا بخواهی به تو عطا می‌کنم. (به خاطر سوابقش در عبادت خدا)
شیطان گفت:
اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم . خدا فرمود تا روز معلوم تو را مهلت می‌دهم.
دوم اینکه در مقابل هر یک از فرزندان آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هر یک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم که آن‌ها را به گمراهی بکشانند.خداوند باز هم قبول کرد.
سوم اینکه از تو می‌خواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر جای بدن بتوانم او را به معصیت بکشانم.
چهارم اینکه می‌خواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما آن‌ها را ببینیم.
امام محمد باقر (ع) می‌فرماید: هنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه می‌شود.در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می‌آید و می‌گوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو می‌دهم.شیطان وقتی ناامید می‌شود آب را می‌ریزد و می‌گوید من از تو بیزارم و می‌رود
پنجم : اینکه می‌خواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم (یعنی حتی وقتی حضرت ملک الموت برای قبض روح به سراغ انسان می‌آید شیطان هم حاضر باشد و انسان را وسوسه کند) .امام محمد باقر (ع) می‌فرماید: هنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه می‌شود.در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می‌آید و می‌گوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو می‌دهم.شیطان وقتی ناامید می‌شود آب را می‌ریزد و می‌گوید من از تو بیزارم و می‌رود.
ششم : اینکه از تو می‌خواهم که مرا بر سینه اولاد آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم.
خداوند در پایان می‌فرمایند تمام خواسته‌هایت را برآورده می‌کنم.ولی هر کس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم می‌فرستم.
نقاط ضعف
روزی حضرت محمد (ص) شیطان را در مسجدالحرام دید .پیش او رفت و به او گفت: ای ملعون چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: زیرا این همه تلاش می‌کنم که مردم را گمراه کنم ولی تو در قیامت آن‌ها را شفاعت می‌کنی و تمام زحمات مرا به هدر می‌دهی.به همین خاطر با تو دشمنم.
حضرت محمد (ص) فرمودند از امتم چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: امت تو خصوصیاتی دارند که امت‌های دیگر ندارند.
اول اینکه وقتی به هم می‌رسند سلام می‌کنند که سلام نام خداست و من از این اسم می‌ترسم.
دوم اینکه وقتی همدیگر را می‌بینند به یکدیگر دست می‌دهند و تا دست‌هایشان را از هم جدا نکنند گناهانشان بخشیده می‌شود.
وقتی که صدقه می‌دهند هم گناهانشان آمرزیده می‌شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور می‌کنند
سوم اینکه وقتی می‌خواهند غذا بخورند بسم ا… میگویند و من دیگر نمی‌توانم غذا بخورم و گرسنه می‌مانم.
چهارم اینکه بعد از غذا خوردن الحمد ا… میگویند.
پنجم اینکه وقتی اسم تو می‌آید بلند بلند صلوات ختم می‌کنند و آنقدر ثواب آن زیاد است که من فرار می‌کنم.
ششم اینکه وقتی می‌خواهند کاری بکنند انشاء الله میگویند و من دیگر نمی‌توانم در آن کار دخالت کنم و آن‌ها را برهم زنم.
هفتم اینکه صدقه می‌دهند و وقتی که صدقه می‌دهند هم گناهانشان آمرزیده می‌شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور می‌کنند.
به همین دلیل حضرت نبی اکرم (ص) فرمودند: وقتی انسان دستش را در جیبش می‌کند تا صدقه دهد ، هفتاد شیطان دست او را می‌گیرند تا او را منصرف نمایند.
هشتم اینکه آنان قرآن می‌خوانند و در خانه‌ای که قرآن خوانده می‌شود دیگر جایی برای من نمی‌ماند .چون در آن خانه ملائکه رفت و آمد می‌کنند.
شیطان
نهم اینکه مرا زیاد لعنت می‌کنند و با هر لعنت یک زخم بر من می‌افتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آن‌ها خوب نمی‌شود.
دهم اینکه هنگامی که گناه می‌کنند سریع توبه می‌کنند و زحمت مرا به هدر می‌دهند.
یازدهم اینکه عطسه که می‌کنند الحمد ا… میگویند ._ حضرت فرمودند: عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و قتی عطسه می‌کنید باید الحمد ا… بگویید. همچنین می‌فرماید: وقتی انسان نماز می‌خواند شیطان از او دور می‌شود.به خصوص اگر سجده او طولانی باشد، شیطان از روی عصبانیت و ناراحتی فریاد می‌کشد.
چگونه با وسوسه‌های شیطان مقابله کنیم
برای مقابله با وسوسه‌های شیطانی، ابتدا باید دشمن را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گام‌های نهایی او را به اسارت کشید. در این جهت سیاست‌های اصولی در مبارزه با وسوسه‌های شیطانی عبارتند از:
1- نگهبانی و مراقبت: شیطان با جان ما سر و کار دارد. از این رو باید از آن حراست کنیم. راه مراقبت عبارتند از
الف) تقوا پیشگی: قرآن مجید تقوا را لباسی بر اندام جان آدمی می‌داند که آن را به خوبی می‌پوشاند و حفظ می‌کند: “لباس التّقوی ذلک خیر؛ بهترین جامه تقوا است". امام علی(ع) تقوا را دژی نفوذ ناپذیر می‌داند که رخنه‌ای در آن ممکن نیست.
ب) کنترل ورود و خروج: زبان، چشم، گوش، فکر و همه اعضا و جوارح، درهای ورودی به قلب اند. پس باید این‌ها را کنترل کرد.
ج) محاسبه: بعد از کنترل نوبت به محاسبه می‌رسد، یعنی برای جبران ضعف‌ها و برنامه ریزی برای آینده ارزیابی لازم است.
2- واکنش مناسب: در برابر هر وسوسه‌ای باید واکنش مناسب صورت گیرد.
برای رهایی از وسوسه‌های شیطانی باید مواظب دام‌های او بود. یکی از دام‌های خطرناک شیطانی، محبت به دنیا است. امام علی(ع) می‌فرماید: “از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است
3- استعاذه: در برابر هجوم وسوسه‌های شیطان، لازم است به پناهگاهی مطمئن پناه ببرید و آن توجه به خدا و یاد او است. قرآن مجید می‌فرماید: “اگر از شیطان وسوسه‌ای به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنوای دانا است".
4- مجهز شدن به تجهیزات: در برابر تهاجم وسیع شیطان، باید در میدان کارزار، همواره مسلح باشیم. برخی از تجهیزات در حدیث پیامبر اکرم(ص) مطرح شده است. حضرت می‌فرماید: “آیا شما را آگاه کنم بر کاری که اگر انجام دادید، شیطان از شما فاصله می‌گیرد، به اندازه فاصله مشرق تا مغرب؟ گفتند: آری. فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند و صدقه، کمرش را می‌شکند. دوستی برای خدا و کمک برای عمل صالح، پشت او را قطع می‌کند و استغفار، بند دلش را می‌برد.".
5- آشنایی با دام‌های شیطان: برای رهایی از وسوسه‌های شیطانی باید مواظب دام‌های او بود. یکی از دام‌های خطرناک شیطانی، محبت به دنیا است.
امام علی(ع) می‌فرماید: “از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است.”

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 11 دی 1394نظر دهید »

شیطان اولین کسی بودکه خودش رالعن کرد.
هنگامی که شیطان در اثر عبادت و بندگی خدا [ که هر آسمانی را هزار سال عبادت میکرد تا به آسملن بعدی برسد ] ، به آسمان هفتم راه پیدا کرد ، در آنجا و کنار عرش الهی ، برای او منبری می کذاشتند و عَلَم نوری نصب می کردند و آن ملعون بالای منبر می رفت و ملائکه الهی را پند و اندرز و نصیحت می داد ؛ شیطان چون به این مقام و منزلت رسید پیش خودش گفت : « اگر روزی این امر تبلیغ به دیگری واگذار شود ، من از او اطاعت نمی کنم » به خاطر اینکه وی ، خودش را در علم و عمل و عبادت ، از همه مخلوقات بالاتر می دانست .
روزی ملائکه دیدند که در لوح محفوظ نوشته شده است که : به زودی یکی از مقرّبان درگاه خدا به نفرین ابدی گرفتار خواهد شد .لذا به پیش شیطن که منبری آنها و عابدترین و زاهدترین شان در ظاهر بود نه در باطن ، آمده و از او خواهش کردند دعا کند که خدا هیچ کدام از آنها را به بلای رانده شدن و نفرین ابدی الهی مبتلا نکند . شیطان که در جواب ملائک گفت : این قضیه به من و شما مربوط نیست و من سالها است که بر این موضوع اطلاع یافته ام . باز ملائک اصرار و پافشاری کردند که شیطان درباره خوشبختی و ثابت ماندن آنها در ایمان و رانده نشدن و دچار نفرین ابدی الهی نشدنشان دعا کند . شیطان در حق آنها دعا کرد و گفت : « خدایا ، ایشان را ایمان گردان » ولی به خاطر غروری که داشت ، خودش را فراموش کرده و درباره رانده نشدن دعا نکرد .
روزی شیطان دید که بر در بهشت نوشته اند : نزد ما بنده ای است که اورا به کاری واداریم ، سرپیچی می کند که به لعنت ابدی گرفتار خواهد شد .
خود شیطان هزار سال اورا لعن می کرد ، در حالی که نمی دانست که خودش را لعن می کند
در این مدت هزار سال [ که شیطان خودش را لعن می کرد ] در هر کجا که سجده می کرد و سر برنمی داشت ، در آنجا نوشته بود « لعنة الله علی ابلیس » و چون در آن زمان اسمش « عزازیل » بود ، نمی دانست که خودش است .
روزی شیطان که در لوح نوشته شده است « اعوذُ بالله من الشیطان الرجیم » از خدا پرسید : خدایا ! این ملعون رانده شده کیست ؟
خدا فرمود : بنده ای است که او را به انواع نعمت های خود مخصوص کرده ام ، ولی او مرا نافرانی خواهد کرد و خوار و بدبخت خواهد شد .
شیطان عرض کرد : خدایا ، آن ملعون را به من معرفی کن تا هرچه زودتر هلاکش کنم . خداوند فرمود : لازم به معرفی نیست . زود است که اورا بشناسی او هنوز تمرّد و سرپیچی از دستورات من نکرده است تا مستوجب عذاب گردد . این موضوع گذشت تا زمانی که خداوند حضرت آدم را خلق کرد و شیطان مأمور شد که به آدم سجده کند ، شیطان قبول نکرد و به خاطر حبّ ریاست ، راندۀ درگاه الهی گردید و گفت : خدایا ! مرا از سجده بر آدم معاف دار ، تا تو را عبادتی کنم که تا کنون کسی این چنین عبادتی نکرده باشد .
خطاب شد : ای شیطان ، آنچه را به تو امر می کنم باید انجام دهی و من جز آن را نمیخواهم ، و بدین جهت که از دستورات خداوند سرپیچی کرد ، خداوند اورا از بهشت بیرون کرد (1)
هنگامی که شیطان از سجده کردن بر آدم سرپیچی کرد ، خداوند او را از بهشت بیرون راند و به او فرمود : « وَ اِنَّ عَلَیکَ لَعنتی الی یوم الدّین » (2) لعنت من [ خدا ] هم تا روز قیامت بر تو باد
1 – شیطان در کمینگاه ص 71-70 ، به نقل از کتاب ابلیس ، ص4
2 – سوره ص ، آیه 78

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 11 دی 1394نظر دهید »

1 ... 105 106 107 ...108 ... 110 ...112 ...113 114 115 ... 328

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
 
مداحی های محرم